بتن عبور دهنده نور ، لایتراکان

ایتراکان ،Litracon Light Transmiting Concrete  ، بتن عبور دهنده نور، امروزه به عنوان یک متریال ساختمانی جدید با قابلیت استفاده بالا مطرح است. این متریال ترکیبی از فیبر های نوری و ذرات بتن است و می تواند به عنوان بلوک ها و یا پانل های پیش ساخته ساختمانی مورد استفاده قرار گیرد. فیبر ها بخاطر اندازه کوچکشان با بتن مخلوط شده و ترکیبی از یک متریال دانه بندی شده را تشکیل می دهند. به این ترتیب نتیجه کار صرفا ترکیب دو متریال شیشه و بتن نیست، بلکه یک متریال جدید سوم که از لحاظ ساختار درونی و همچنین سطوح بیرونی کامل همگن است، به دست می آید.

فیبر های شیشه باعث نفوذ نور به داخل بلوک ها می شوند. جالب تریت حالت این پدیده نمایش سایه ها در وجه مقابل ضلع نور خورده است. همچنین رنگ نوری که از پشت این بتن دیده می شود ثابت است به عنوان مثال اگر نور سبز به پشت بلوک بتابد در جلوی آن سایه ها سبز دیده می شوند. هزاران فیبر شیشه ای نوری به صورت موازی کنار هم بین دو وجه اصلی بلوک بتنی قرار می گیرند. نسبت فیبر ها بسیار کم و حدود 4 درصد کل میزان بلوک ها است. علاوه بر این فیبر ها بخاطر اندازه کوچکشان با بتن مخلوط شده و تبدیل به یک جزء ساختاری می شوند بنابر این سطح بیرونی بتن همگن و یکنواخت باقی می ماند. در تئوری، ساختار یک دیوار ساخته شده با بتن عبور دهنده نور، می تواند تا چند متر ضخامت داشته باشد زیرا فیبر ها تا 20متر بدون از دست دادن نور عمل می کنند و در دیواری با این ضخامت باز هم عبور نور وجود دارد.

ساختارهای باربر هم می‌توانند از این بلوک‌ها ساخته شوند. زیرا فیبر های شیشه ای هیچ تاثیر منفی روی مقاومت بتن ندارند. بلوکها می توانند در اندازه ها ی متنوع و با عایق حرارتی خاص نصب شده روی آنها تولید شوند.

این متریال در سال 2001 توسط یک معمار مجار به نام «آرون لاسونسزی» اختراع شد و به ثبت رسید. این معمار زمانیکه در سن 27 سالگی در کالج سلطنتی هنر های زیبای استکهلم مشغول به تحصیل بود این ایده را بیان کرد و در سال 2004 شرکت خود را با نام لایتراکان تاسیس کرد و با توجه به نیاز و تمایل جامعه امروز به استفاده از مصالح جدید ساختمانی، از سال 2006 با شرکت های بزرگ صنعتی به توافق رسیده و تولید انبوه آن به زودی آغاز خواهد شد.

 • موارد کاربرد

دیوار: به عنوان متداول ترین حالت ممکن این بلوک می تواند در ساختن دیوارها مورد استفاده قرار گیرد. به این ترتیب هر دو سمت و همچنین ضخامت این متریال جدید قابل مشاهده خواهد بود. بنابر این سنگینی و استحکام بتن به عنوان ماده اصلی « لایتراکان» محسوس تر می شود و در عین حال کنتراست بین نور و ماده شدید تر می شود. این متریال می تواند برای دیوارهای داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گیرد و استحکام سطح در این مورد بسیار مهم است. اگر نور خورشید به ساختار این دیوار می تابد قرار گیری غربی یا شرقی توصیه می شود تا اشعه آفتاب در حال طلوع یا غروب با زاویه کم به فیبر های نوری برسد و شدت عبور نور بیشتر شود. بخاطر استحکام زیاد این ماده می توان از آن برای ساختن دیوار های باربر هم استفاده کرد. در صورت نیاز، مصلح کردن این متریال نیز ممکن است همچنین انواع دارای عایق حرارتی آن نیز در دست تولید است.

پوشش کف: یکی از جذاب ترین کاربرد ها، استفاده از «لایتراکان» در پوشش کف ها و درخشش آن از پایین است. در طول روز این یک کفپوش از جنس بتن معمولی به نظر می رسد و در هنگام غروب آفتاب بلوک های کف در رنگهای منعکس شده از نور غروب شروع به درخشش می کنند.

طراحی داخلی: همچنین از این نوع بتن عبور دهنده نور می توان برای روکش دیوار ها در طراحی داخلی استفاده کرد به صورتی که از پشت نور پردازی شده باشند و می توان از نور های رنگی متنوع برای ایجاد حس فضایی مورد نظر استفاده کرد.

کاربرد در هنر: بتن ترانسپارانت برای مدتها به عنوان یک آرزو برای معماران و طراحان مطرح بود و با تولید لایتراکان این آرزو به تحقق پیوست. کنتراست موجود در پشت متریال تجربه شگفت آوری را برای مدت طولانی در ذهن بیننده ایجاد می کند. در واقع با نوعی برخورد سورئالیستی محتوای درون در ارتباط با محیط پیرامون قرار می گیرد و به این ترتیب بسیاری از هنرمندان تمایل به استفاده از این متریال در کارهای خود دارند. به طور کلی با پیشرفت های تکنولوژیکی و ارائه خلاقیت طراحان و مجسمه سازان با ابزار های مختلف، پتانسیل و قابلیت بتن توسط هنرمندان گوناگون در تمام جهان مورد استفاده قرار گرفته است.

• بلوکها

مصلح کردن بلوک بتنی عبور دهنده نور: در صورت نیاز به مصلح کردن این بتن شیار هایی در داخل آن تعبیه می شوند. در حین ساختن دیوارها میلگرد ها بصورت عمودی یا افقی در این شیار ها قرار می گیرند و فیبر های اپتیکی بخاطر خاصیت انعطاف پذیری خود در اطراف میلگردها جمع می شوند و به این ترتیب میلگرد ها دیده نمی شوند. از این روش بصورت موفقیت آمیزی در چند پروژه و طراحی نمایشگاه استفاده شده است.

رنگها و بافت ها: با توجه به رنگ خاکستری متداول بتن معمولی، لایتراکان دارای رنگهای متنوعی است و بافت سطوح بیرونی آن نیز می تواند متنوع باشد، به گونه ای که بلوکهای متنوع در کنار هم قرار گیرند و یک ساختار واحد را به وجود آورند.

توزیع فیبرها: اندازه و ترتیب فیبر ها در هر بلوکی می تواند متفاوت باشد و این ترتیب قرار گیری می تواند کاملا منظم یا کاملا ارگانیک مانند مقطع چوب باشد.

مشخصات تکنیکی:

ترکیبات:بتن و فیبر اپتیکی، میزان فیبر حد اکثر 5درصد کل بلوک، عبور 3درصد نور تابیده از هر 4 درصد کل فیبر موجود، چگالی 2400-2100 کیلوگرم بر سانتیمتر مکعب، مقاومت فشاری49 نیوتن بر میلی متر مربع در بد ترین حالت و 56نیوتن بر میلی متر مربع در بهترین حالت، مقاومت خمشی معادل 7/7 نیوتن بر میلی متر مربع.

اندازه بلوکها: ضخامتmm500-25 ، عرض حداکثرmm600 ، ارتفاع حد اکثرmm300.

لامپ لایترا کیوبLitracub Lamp

یکی از محصولات موفق لایترا کان در زمینه طراحی، لامپ لایترا کیوب است که در آن بلوکها با قرار گیری روی هم مکعبی را تشکیل می دهند که منبع نور در داخل آن قرار دارد و نور با عبور از بتن به بیرون ساطع می شود.

به این ترتیب این ماده جدید می تواند در عرصه های مختلف طراحی و همچنین در ایجاد فضاهای پویا و انعطاف پذیر داخلی بسیار مورد استفاده قرار گیرد.

                                                                                                                    آرونا

ترمیم آرماتورهای کوتاه

یک روش بسیار جالب برای ترمیم آرماتورهای کوتاه:

منظور از آرماتورهای کوتاه آرماتورهایی هستند که در اثر اشتباه بریده شده و یا بعد از بتن ریزی مرحله اول متوجه کوتاهی طول آنها می شوند٬ در خیلی از موارد می توان با همپوشانی آرماتوری جدید این مسأله را مرتفع کرد٬ اما گاهی اوقات طول همپوشانی طبق آیین نامه بیشتر از طول آرماتور خارج از بتن می باشد و همچنین استفاده از جوش به دلیل اثرات منفی آن بر آرماتور مقبول نیست ٬ در عکسهای زیر آرماتور های یک ستون کوتاه (pedestal) به اشتباه بریده شده است و نیاز است تا ۱۵ سانتیمتر به طول آرماتور ها اضافه شود. عکسها تا حدودی گویا می باشند:

تصویر 1           تصویر 2           تصویر 3               تصویر 4          تصویر 5      تصویر 6        تصویر 7

 

 

برگرفته از وبلاگ http://www.construction.blogfa.com

معماری ارگانیک

   معماری ارگانیک فلسفه معماری است که هارمونی را میان مسکن انسان و جهان طبیعی ترویج می دهد، به وسیله طرحی که کاملا مخلوط و موافق با سایتش نزدیک می شود که ساختمان ها ، مبلمان و محیط ها بخشی از ترکیب متحد وابسته به یکدیگر شده اند .معماران Imre makovecz , Hundertr wasser , Bruno zevi , rudulf steiner , bruce goff , Louis Sullivan , frank liyod wright , antoni gaudi , gustav stickly  و غالب اخیر anton alberts و laurie backer همه در کارشان در معماری ارگانیک مشهور هستند.

همچنین معماری ارگانیک به همه طبیعت از مراحل طراحی فرانک لوید رایت ترجمه شده است. متریال ها، اشکال عمده و ترتیب اصلی مطالب مهم ادامه پیدا می کنند که خودشان را به عنوان یک چیز کلی در سراسر ساختمان تکرار کنند .

ایده معماری ارگانیک فقط به لفظ ارتباط ساختمان با محیط های طبیعی اشاره نمی کند، بلکه چگونگی طراحی ساختمان ها تفکر دقیقی هست درباره اینکه آیا اینها ارگانیسم یکپارچه ای بودند.

 هندسه در سراسر ساختمان های رایت حالت و منشا مرکزی را درست می کند.

همچنین ضرورتاً معماری ارگانیک طراحی تحت اللفظی از هر جزء ساختمان است. از پنجره تا کف سازی ها، تا صندلی های شخصی، قصد دارد که فضا را پر کند.

هر چیزی که با دیگری ارتباط دارد بازتاب سیستم های مرتب همزیستی با طبیعت است .اصطلاح معماری ارگانیک به وسیله فرانک لوید رایت معمار معروف ابداع شد گرچه هیچ وقت سبک پنهانش با نوشته به صورت خوبی بند بند نشده بود :

    "در نتیجه من اینجا می ایستم قبل از موعظه کردن شما برای معماری ارگانیک :

شناساندن معماری ارگانیک برای داشتن یک هدف مدرن و آموزش آن بسیار نیازمند است، اگر ما اکنون برای دیدن کل زندگی هستیم و پذیرایی کل زندگی، نگه داشتن سنت های ضروری برای یک سنت عام ( مهم ) ،همچنین گرامی نداشتن هیچ شکل متعصبانه که برای ما در گذشته حال و آینده پا برجا مانده است. اما در عوض تمجید از قوانین ساده عقل سلیم یا حس فوق العاده ای که شما ترجیح می دهید از راه عناصر طبیعی تعیین کنید." ( فرانک لوید رایت ، معمار ارگانیک ، سال 1939 ) .

تئوریسین ، دیوید پیرسون لیستی از قوانین درباره طراحی معماری ارگانیک پیشنهاد کرد که به عنوان gaia charter  برای طراحی و معماری ارگانیک شناخته شده است که می گوید بگزارید طراحی :

- الهام گرفته از طبیعت و قابل تحمل ، شاداب نگه داشته شده از گزند و گوناگون باشد

- آشکار مانند یک ارگانیسم ، از دانه درون

- پیرو جریان ها و قابل انعطاف و قابل انطباق

- ارضا کننده نیاز های اجتماعی ، مادی و معنوی

- رویاننده سایت و بی همتا

- تجلیل کننده از روح جوانی ، بازی و سورپرایز

- بیان کننده ریتم موزیک و قدرت رقص

یک نمونه شناخته شده از معماری ارگانیک خانه آبشار است .محل اقامتی که فرانک لوید رایت برای خانواده کافمن در روستایی در پنسیلوانیا طراحی کرده است .رایت انتخاب های بسیاری داشت تا محل خانه را در این سایت بزرگ تعیین کند اما خواست که خانه را با وجود سر و صدای شلوغ از هجوم آب و شیب سایت ، مستقیما بالاتر از آبشار و نزدیک نهر ایجاد کند . خط بندی افقی بنایی سنگی ،با پایه های جسورانه از بتون زرد رنگ ،با صخره محلی بیرون زده و محیط  پوشیده از درخت ترکیب می شود .

 

خانه آبشار

تاریخچه

ادگار کافمن یک تاجر موفق اهل پترزبورگ و موسس فروشگاه بزرگ کافمن بود . پسرش ، معماری را به طور خلاصه زیر نظر رایت آموخت . ادگار به وسیله رایت و پسرش ترغیب شده بود که هزینه مدل شهر رویایی اش را جزء به جزء برشمرد. وقتی کامل شد ، در فروشگاه بزرگ کافمن نشان داده شد و رایت در خانه کافمن «برجی کوچک» مهمان بود ، جایی که شاهکار شهر نورمان فرانسه به وسیله معمار معروف پترزبورگ بنوجانسن (1964-1874) ، در کلیسای شیک fox در حومه شهر را در سال 1923 برای کافمن به وجود آورد. رایت و فامیل کافمن در برج کوچک از نوشیدنیها لذت می بردند تا وقتی که رایت ، کسی که هیچ موقعیتی را برای فریفتن مشتری از دست نمی دهد ، با لحنی به ادگار گفت که بزرگتر فامیل کافمن قصد استراق سمع را دارد ، «ادگار ، این خانه لایق والدین تو نیست ...» این گفته علاقه کافمن را به چیزی شایسته تر تحریک کرد، نتیجه نهایی خانه آبشار شد .

کافمن مقداری مایملک همراه با آبشار و چندین کلبه در خارج پترزبورگ داشت . کلبه ها در کمپشان شروع به خراب شدن کردند تا جایی که اسباب باید دوباره سازی می شدند، کافمن با رایت تماس گرفت. در نوامبر 1934 رایت از Bear Run (جاده ای روستایی در یک مایلی شهریتان stewart ، استان Fayette ، پنسیلوانیا) دیدن کرد. او بررسی محیط پیرامون آبشار را خواست، که در مارس 1935 به دستش رسید . این بررسی به وسیله مهندس شرکت Fayette از Union town ، پنسیلوانیا تهیه شده بود و شامل همه تخته سنگها، درختها و توپوگرافی بود. رایت 9 ماه برای نظراتش درباره سایت وقت گرفت تا به طرحی که به سرعت اسکیس زده بود شکل بدهد، برای بررسی و تطابق با آنان در سال 1935 .پس از آن بود که کافمن برای اولین بار متوجه شد که طرح رایت برای خانه قرار است در بالای آبشار ساخته شود به جای پایین آبشار ، جایی که او فکر می کرد .

طراحی و ساخت

 

طرح ساخت خانه آبشار به رایت با مشارکت Mendel Glickman و Willian Wesley peters ، کسانی که مسئول طراحی ستونهای انقلابی، که خصیصه طراحی رایت بود ، سپرده شد. در 15 اکتبر 1935 پلانهای اولیه برای تائید به کافمن فرستاده شد ، پس از دیدار مجددی که رایت از سایت کرد و برآورد هزینه را برای مشتری اش تهیه کرد . در اکتبر 1935 یک معدن سنگ قدیمی در غرب آبشار برای تهیه سنگهای مورد نیاز برای دیوارهای ساختمان باز شد . رایت در دوره ساخت فقط از سایت دیدارهای دوره ای می کرد . در عوض باب موشر (Bob Mosher) ، یکی از شاگردانش رابه عنوان نماینده ثابت در سایت ، تعیین کرد . در مارس 1936 ترسیم نهایی کار به وسیله رایت با آغاز کار در روی پله و اصل خانه بیرون آمد . کار ساخت با کشمکش بین رایت ، کافمن و پیمانکار ساختمان دچار دردسر شده بود.

کافمن طراحی رایت را به وسیله فیلمی از مهندسان مشاور مرور می کرد به طوری که شک کرد که آیا رایت تجربه کافی برای استفاده از بتون مسلح را دارا است . رایت به محض دریافت خبرشان ،دلخور شد و بلافاصله از کافمن خواست تا طراحی هایش را برگرداند و نشان داد که درحال صرف نظر از پروژه است . کافمن عذرخواهی کرد و متعاقبا گزارش مهندس را در داخل دیوار سنگی خانه دفن کرد.

در ژوئن 1936 رایت پس از بازدید از سایت ، کار با بتون برای پل را که داشت ساخته می شد ، رد کرد . برای کف سازی پایه ای ، رایت و تیمش از میله هایی به صورت وارونه با ورقه صاف استفاده کردند . برای ساخت فرم زیرین سقف فضای پایین ، پیمانکار ، والترهال ، که یک مهندس بود ، محاسبات مستقلی را ارائه داد و برای افزایش تقویت پوشش سقف طبقه اول دلیل آورد . رایت ، مانع پیمانکار شد . تا وقتی که چندین منبع توضیح دادند که این پیمانکار بوده که بی سروصدا کار تقویت را دو برابر کرد ، به عقیده دیگران این تقاضای کافمن بود که مهندسان مشاورش طراحی های تقویتی رایت را دوباره طراحی کنند و مقدار فولاد تعیین شده به وسیله رایت را مضاعف کنند . فولاد اضافی نه فقط وزنی به slab (تخته سنگ) اضافه نکرد بلکه بسیار نزدیک به یکدیگر گذاشته شد که بتون اغلب نمی توانست چنانکه باید و شاید بین فولاد را پر کند . که slab را سست کرد افزایش پیمانکار نتوانست چارچوب پایه در را در شیب ناچیز رو به بالا درست کند، تا نشست و سستی پایه را جبران کند، تا باردیگر بتون بهبود یابد و چارچوب برداشته شود . در نتیجه سستی قابل ملاحظه ای را گسترش داد. به محض فهمیدن اینکه چه کاری انجام شد ، رایت موقتا موشر را با ادگار تافل جایگزین کرد .

مهندسان مشاور با موافقت کافمن برای پیمانکار ترتیب دادند که دیوار پشتیبان را در زیر تیر اصلی تکیه گاه برای تراس غربی اجرا کند . وقتی رایت در بازدید از سایت آن را فهمید، موشر را احتیاطاً از هدایت بر سنگها برکنار کرد . بعدا وقتی کافمن اعتراف کرد که چه کار کرده است رایت به او کاری را که موشر انجام داده بود، و پایه بالا نگه داشته شده در طی ماه گذشته در تست بارگذاری  بدون پشتیبانی دیوار را، نشان داد .

در اکتبر 1937 اصل خانه کامل شد .

هزینه

در زمان ساخت جمعاًَ 155000 دلار برای خانه هزینه شد . پی آمد می آید : خانه 75000 دلار ، اتمام و مبله 22000 ، خانه مهیمان ،گاراژ و اقامتگاه خدمتکاران 50000 دلار ، دستمزد معمار 8000 دلار ، با حساب تورم می شود 3/2 میلیون دلار درسال 2007 .

 

استفاده از خانه

از سال 1937 تا 1963 خانه آبشار ،خانه تعطیلات آخر هفته فامیل بود . در سال 1963 کافمن کوچک مایملک را به Western Pennsylvania conservancy بخشید . در سال 1964 به عنوان موزه بر روی عموم باز شد و تا ژانویه 2008 نزدیک به 5 میلیون نفر از خانه بازدید کردند . در حال حاضر هر ساله پذیرایی بیش از 120000 بازدید کننده است.

سبک

خانه آبشار به عنوان یکی از بهترین شاهکارهای رایت ، به عنوان پویایی و همچنین برای یکپارپگی اش با محیط برجسته طبیعی قرار گرفته است . وسعت نبوغ رایت در اتمام هر جزء از این طرح ، تنها می تواند در این عکسها اشاره کند . این طرح ارگانیک اقامتگاه شخصی ، قصد دارد که انزوای طبیعت برای دارندگانش را داشته باشد . خانه برای ارتباطاش با سایت شناخته شده است . بر روی آبشار فعالی که در زیر خانه جاری است ساخته شده است . اجاق شومینه در اتاق نشیمن از تخته سنگهای یافته شده در سایت ترکیب شده است و به محض اینکه خانه ساخته شد ، یک گروه از تخته سنگها که در محل جا مانده بود مختصراً در میان کف اتاق نشیمن پیش امد . رایت در آغاز قصد داشت که این تخته سنگها هم سطح با کف زمین برش خواهد خورد ، اما آن ، یکی از مکانهای آفتابی مورد علاقه خانواده کافمن شد ، بنابراین آقای کافمن اصرار کرد که آن همانطور که هست بماند . همزمان با اینکه آتشدان به صورت عادی باقی ماند ، و اثر بخشیدن صخره های خشک جلو آمده از جویبار ، کف های سنگی زیاد شد .

 به انضمام گسترش محیط تا کوچکترین جزئیات ، به عنوان مثال در مکان برخورد شیشه با دیوارهای سنگی فریم آهنی وجود ندارد و بلکه ، شیشه مستقیما آب بندی شده (بتونه شده) تا سنگ . راهروهایی مستقیما به پایین تا آب وجود دارد و در پلی که خانه اصلی را به ساختمان میهمان و خدمتکار ارتباط می دهد ، تخته سنگ طبیعی که آب از داخلش می چکد،به خارج باز می گرداند . اتاقهای خواب کوچک هستند ، بعضی حتی با سقف کوتاه، چه بسا برای تشویق مردم به خارج ، به طرف فضای باز اجتماعی ، سطوح و فضاهای خارج .

جویبار فعال (که کاملا از داخل و خارج خانه شنیده می شود)، سریع فرا می گیرد (احاطه می کند) ، و توده دیوارهای سنگی محلی و تراسهای پایه شده (مشابه شکلهای صخره ای در همان حوالی) می خواهند که درهارمونی باشند ، در ردیف علاقه رایت در ساختن ساختمانهایی که بیشتر ارگانیک هستند و بنابراین به نظر می رسد که بیشتر با محیطشان در تداخل باشند .

بنابراین خانه آبشار در تمام خانه می تواند شنیده شود ، و نمیتواند بدون خارج رفتن دیده شود . طرح، پهنای عریض پنجره ها را به هم آمیخت و بالکنها ازواگذاری به اتاقهای اصلی ، در احساس نزدیکی با محیط ،خارج شدند .

اوج تجربه بازدید از سایت پلکانی داخلی هست که از اتاق نشیمن به پایین هدایت می کند که دسترسی را به هجوم جویبار در پایین خانه مستقیما اجازه می دهد .

دیدگاه های رایت از آنچه که باید باشد یک ورودی بحث شده است در اینکه : هنوز ، دری که استاد رایت مطرح کرده به عنوان در اصلی ، در یک گوشه پنهان شده ، و خیلی کوچک است . ایده رایت از نمای باشکوه برای این خانه، از پرسپکتیو تمام عکس های مشهور خانه های جمع آوری شده از پایین رود و مشاهده زاویه های مقابل از در اصلی است .

در دامنه کوه در بالای خانه اصلی چهار گاراژ بدون سقف هست (با وجود اینکه خانواده کافمن درخواست گاراژ کرده بودند) با مسکنی برای خدمتکاران، و یک خواب میهمان . این ساختمان دور افتاده ضمیمه شده ، یک سال پس از استفاده ، از مصالحی با کیفیت مشابه و دقت در جزئیات مانند خانه اصلی ، ساخته شده است .

مشکل آن فقط یک استخر کوچک است که دائما به وسیله آب طبیعی خورده شده و به رودخانه پایین لبریز می شود .

 مراجع: از ویکی پدیا

مترجم محسن طباطبایی

نقش رنگ در معماری

یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد ، بررسی تأثیرمتقابل رنگ ها است . جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می کند هر رنگ نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند . معکوس کردن این ترتیب طبیعی ، ناسازگاری رنگی به بار می آورد.هر رنگ دارای سه صفت یا سه بُعد دیداری مستقلا  تغییر پذیر است : فام ، درخشندگی و پرمایگیفام ، صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله ی رنگی ( از قرمز تا بنفش) معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مرئی – مشخص می کند قرمز ، زرد و آبی را فام های اولیه  می نامند و چون مبنای سایر فام ها هستند ، رنگ های اصلی نیز نام گرفته اند . فام های ثانویه عبارتند از : نارنجی ، سبز و بنفش که از اختلاط مقادیر مساوی از دو فام اولیه حاصل می شوند . فام های ثالثه از اختلاط فام های اولیه و ثانویه به دست می آیند : زرد- نارنجی( پرتقالی) ، نارنجی- قرمز ، قرمز- بنفش ( ارغوانی) ، بنفش- آبی ( لاجوردی) ، آبی- سبز (فیروزه ای) ، سبز- زرد (مغز پسته ای) . دوازده فام نامبرده را با ترتیبی معین در چرخه ی رنگ ، نشان     می دهند .

در چرخه ی رنگ ، فام های ثانویه و ثالثه ای که بین یک زوج فام اولیه جای گرفته اند ، دارای روابط خویشاوندی هستند و در کنارهم ساده ترین هماهنگی رنگی را پدید می آورند .مادامیکه این رنگها با رنگهای خالص سفید و سیاه ترکیب شوندایجاد بیشماری از رنگها و سایه های مختلف مینمایند

درخشندگی، دومین صفت رنگ است و درجه ی نسبی تیرگی و روشنی آن را مشخص می کند(غالبا ً نقاشان اصطلاح رنگسایه را نیز در همین معنا به کار می برند) . معمولا ً درخشندگی رنگ های فام دار را در قیاس با رنگ های بیفام می سنجند . در چرخه ی رنگ ، زرد بیشترین درخشندگی (معادل خاکستری روشن نزدیک به سفید) و بنفش کمترین درخشندگی   ( معادل خاکستری تیره ی نزدیک به سیاه) را دارد .

پرمایگی (اشباع)، سومین صفت رنگ است و میزان خلوص فام آن را مشخص می کند ( گاه واژه ی شدت را در این مورد به کار می برند ) . فام های چرخه ی رنگ صد در صد خالص اند ولی در طبیعت به ندرت می توان فام خالصی یافت . همچنین ، کمتر رنگیزه ای حد اشباع فام مربوطه در چرخه ی رنگ را داراست .

رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند از نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم میکند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را، ورای حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد.

دیوارها و پیش زمینه های روشن رنگ های سرد ، مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد می کنند و رنگ های گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند . به لحاظ بصری ، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند.

پنجره ها و مبلمان با زمینه رنگ و سایز متوسط در مبلمان و پنجره هائی با سایز بزرگ شاهد آن خواهیم شد که رنگ انها با یکدیگر مخلوط خواهد شد و از لحاظ تأثیر گذاری بر محیط غالب خواهند شد ثبات از بین خواهد رفت و تلویحاً نوعی تکان بصری ایجاد خواهد نمود.با مبلمان وپنجره های متوسط و با رنگی متعادل و متوسط خواهیم توانست ترکیب بندی با ثبات داشته باشیم. هر ترکیب بندی را میتوان کارآمد دانست به شرط این که عناصر صحنه به طور موثر با بینندگان مورد نظر آن، ارتباط برقرار کند. در اغلب موارد، نکته اساسی در شناسایی عناصر کلیدی صحنه نهفته است تا با نظم مبلمان و میزان نور ، آنها را از دل سایر عناصر تصویری متفرقه، بیرون بکشید. همین اشیاء مزاحم، صحنه ها را مخدوش میکنند و همچنین،بهتر است به جای تمرکز زیاد روی جزییات خیلی خاص، تنها روی ساختار کلی صحنه تمرکز کنید. چرا که تاثیر آنها در مقابل ترکیب بندی عمومی، بسیار سطحی است.

ملحقات تیره از این رو چشمان شما به سمت رنگ تیره تر کشیده میشوند و شما در روشی قادر خواهید بود ملحقات واثاثیه ها را نظم دهید تا هادی دید وکیفیت بصری روان باشند .

رنگ زندگی است زیرا جهان بدون رنگ برایمان مرده جلوه میکند,رنگها ایده آغازین وثمره نور اصلی بدون رنگ هستند و مقابل آنها تاریکی بدون رنگ است.نور اولین پدیده در جهان است از طریق رنگها روح و طبیعت زنده جهان را برایمان آشکار میسازد.

همچنین کلمه و آوای آن,شکل و رنگ اش,رگه های اصلی از ذات فوق طبیعی است که ما تصویری اندک از آن داریم.همانطور که صدا,رنگ , جلا به لفظ می بخشد,همینطور هم رنگ بطور طبیعی به فرم شکل خاصی میدهد.ماهیت اصلی رنگ طنینی از تصورات خیالی است و در این حالت رنگ موسیقی است.زمانی که اندیشه مفهوم, قاعده مندی,لمس رنگ و طلسم آن,شکسته است انگاه در دستان خود جز جسم بی روح چیز دیگری نداریم.

رنگ های نارنجی و آبی,رنگ های مکمل هستند و مخلوط این رنگها,رنگ خاکستری بوجود می آورد.وقتی ناظر در این مکان قرار میگیرد,نورهای متفاوتی دریافت خواهد کرد که این نورها متناوباً با نارنجی و آبی است و دیوارها این رنگها را با زوایای دائماً متغیرانعکاس میدهد.این تاثیر متقابل احساسی از غنای رنگ به انسان می بخشد.

رنگها نیروها و انرژی های درخشنده ای هستند که چه آگاه و چه ناخود آگاه روی ما اثر مثبت و منفی خواهند داشت.هنرمندانی که شیشه های رنگین خلق می کنند از رنگ برای خلق چنان محیطی معنوی و اسرار آمیز استفاده میکردند که اندیشه های پرستش کنندگان را بر دوش شاهین معنویت به پرواز درمی آورند.اثرات رنگ نه تنها از لحاظ بصری بلکه از جنبه های روان شناسی و روان شناختی نیز باید بررسی شوند.

سطوح رنگ باید شکل,وسعت و حدود خود را از خود رنگ و نوسان شدت آن (رنگ)کسب کند نه اینکه با خطوط از پیش معین شده باشد.

همچنین,شکل ها نیز دارای خصوصیت گویا ومعنی دار نظام زیباشناختی خود هستند.در طراحی,این کیفیت های معنی دار شکل و رنگ می بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند.

یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تایید و اثبات نمایند.سه شکل اصلی مربع,مثلث و دایره نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز,زرد و آبی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخص هستند.

مربع,نمایانگر ماده,وزن و حدود مشخص است وحسی از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء میکند.مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد.

مثلث با زوایای حاد و تند,تاثیر ستیزه جویی,پرخاش و تهاجم را ایجاد میکند.مثلث سمبل تفکر است و حالت وخصوصیت بی وزن آن با زرد روشن هماهنگی دارد.

دایره بر عکس مربع,احساسات را ملایم و معتدل میکندو حس آرامش و حرکت آرام و آهسته را القاء مینماید.دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.

تطابق و تناسب هر رنگ با شکل مربوط به خود مستلزم همانندی و توازن است.اگر رنگها و شکل ها در بیان مفاهیم و حالات توافق داشته باشند,تاثیرات آن دو چندان خواهد بود.

 http://marigoldarchitect.blogfa.com

 

بلندترين برج آجري جهان گمشده در غبار

دادگستري گنبدكاووس براي بار دوم بررسي شكايت سازمان ميراث فرهنگي از شهرداري را به كارشناساني غيرمتخصص سپرد تا شانس جهاني برج قابوس از بين برود.

گنبد كاووس بررسي پرونده شكايت پايگاه ميراث فرهنگي از شهرداري را به‌دليل شكستن حريم برج قابوس به كارشناسان متخصص نسپرد تا شانس جهاني شدن بزرگترين برج آجري جهان از بين برود.

                                        

جاويد ايمانيان، مدير پايگاه پژوهشي برج‌قابوس در گفت‌وگو با ميراث‌خبر از مخالفت دادگستري گنبدكاووس با بررسي پرونده شكايت اين پايگاه توسط كارشناسان متخصص و آشنا با مقوله ميراث‌فرهنگي خبر داد.

اين شكايت از شهرداري و به‌دليل ساخت يك مجتمع تجاري در پاي برج بوده است.
?شكايت پيشين پايگاه ميراث فرهنگي برج قابوس از شهرداري با بررسي كارشناسان عمران دادگستري به نفع شهرداري تمام شد و به از سرگيري ساخت مجتمع تجاري قابوس در پاي ميل قابوس انجاميد.

كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي با توجه به قوانين موجود كه خواستار واگذاري پرونده‌هاي خاص به كارشناسان متخصص شده، از دادگستري گنبد خواسته بودند تا بررسي اين پرونده را به كارشناسان تهران يا شهرهاي ديگر بسپرند كه با مقوله ميراث فرهنگي و حريم منظركيفي و كمي آشنايي دارند تا حق ميراث فرهنگي ضايع نشود اما دادگستري با واگذار كردن پرونده به كارشناسان پيشين از اين درخواست سرباز زد.

ايمانيان همچنين در اين‌باره گفته است:«با توجه به اينكه اين كارشناسان متخصص عمران هستند در بررسي‌هاي خود مسائل حريم و منظر اثر را در نظر نمي‌گيرند و دوباره مسئله به نفع شهرداري پايان مي‌گيرد.»

برج قابوس دو سال پيش در حال آماده شدن براي ثبت جهاني بود كه تصميم شهردار پيشين شهر گنبد، آينده اين برج را در هاله‌اي از ابهام برد.
?تصميم ساخت يك مجتمع‌تجاري در حريم درجه يك اين برج با ارتفاع 13 متري بود كه به شكستن ارتفاع مجاز اين برج منتهي مي‌شد.

?تلاش سازمان ميراث فرهنگي براي جلوگيري از اين اتفاق پس از دو سال با سپردن ضمانتي 5 ميليون توماني به توقف اين طرح انجاميد اما پس از انتخاب شهردار جديد، برنامه اين سازمان عوض و برج قابوس به جهاني شدن اميدوار شد.

گنبد قابوس با 72 متر ارتفاع بلندترين برج آجري جهان است.

از نظر كارشناسان معماري ارتفاع در يك بنا هنگامي معنا مي‌يابد كه بر فضاي اطراف سيطره داشته باشد و از منظر زيبايي‌شناسي، بلندي برج احساس شود. با اين تعريف، گنبد قابوس بلندترين برج آجري جهان محسوب مي‌شود. چون از يك سو‌ به دشتهاي آسياي ميانه اشراف دارد و از سوي ديگر، نگاهش به درياي مازندران است كه 400 متر از سطح اقيانوس پايين‌تر است. اما براي آنكه بهتر اين خصوصيات را لمس كنيم بد نيست مروري بر ويژگي‌هاي آن داشته باشيم.

اين برج يكي از آثار باستاني كشورمان كه در اعداد بزرگترين مفاخر معماري قرن چهارم هجري است در شمال شرقي ايران در شهر گنبد كاووس قرار دارد. اين بناي معروف كه يكي از بلند‌ترين آثار تاريخي جهان بشمار مي‌آيد بر فراز تپه خاكي كه قريب 15 متر از سطح زمين بلند‌تر است قرار دارد اين بنا در سال ( 397 ه. ق. و 375 ه. ش) و در زمان سلطنت شمس المعالي قابوس ابن وشمگير و در شهر جرجان كه پايتخت پادشاهان آن ديار بوده، بنا گرديده است.

بنايي كه از هزار سال پيش تا كنون بر فراز تپه‌اي خاكي استوار است در عين سادگي يكي از غرور انگيز‌ترين بناهايي است كه نه تنها در خاك ايران بلكه در سراسر جهان شناخته شده است و مورد توجه بسياري از جهانگردان و باستان شناسان است.

پروفسور « ارتورافام پوپ » در مورد اين بنا چنين نوشته است: در زير سمت شرق كوههاي البرز و در برابر صحراهاي پهناور آسيا يكي از بزرگترين شاهكارهاي معماري ايران با تمام شكوه و عظمت خود قد بر افراشته است. اين بنا گنبد قابوس بقعه آرامگاه «قابوس بن و شمگير» است.

برج آرامگاه از هرگونه آرايش مبراست.? محمد علي قورخانچي نيز تحقيقي در مورد گنبد قابوس داشته و در كتاب نخبه سينيه خود گنبد قابوس را در نيم فرسخي خرابه‌هاي شهر جرجان دانسته و نظيري را براي اين گنبد در ايران زمين موجود ندانسته است. در معماري سنتي ايران به چنين بناهاي عظيم و كشيده‌اي كه ( ميل نيز ناميده مي‌شوند ) در طول راهها براي راهنمايي و تعيين مسير كاروانها احداث مي‌شده زياد بر مي‌خوريم ولي هيچكدام آنها به پاي عظمت گنبد قابوس نمي‌رسند.

گنبد قابوس شامل 2 قسمت است يكي پي يا پاي بست بنا و بدنه و ديگري گنبد مخروطي.پي سازي بنا از زمين سفت شروع و تا ارتفاع حدود 15 متري با آجر و مصالح مشابه خود بنا انجام شده است. درون پاي بست سردابي وجود داشته كه پا كار طاق آن هنوز بر جاي است ولي بر اثر كاوشهاي پياپي كاوشگران كه در پي گنج بوده اند آثاري از كف آن بر جاي نمانده است.

بدنه مدور خارجي گنبد قابوس داراي 15 ترك ( دندانه نود درجه ) است ( همانند ستاره ده پر ) اين تركها كه در اطراف آن و به فواصل مساوي از يكديگر قرار دارند، از پاي بست بنا شروع و تا زير سقف گنبدي ادامه مي‌يابد و ميان اين تركها با كوهه‌اي آجري پر شده است ( به جز درب ورودي ) راس اين تركه‌ها به اندازه يك مترو سي و چهار سانتي متر از يكديگر فاصله دارند.

قطر داخلي گنبد به طول نه متر و هفتاد سانتي متر و قطر آن از قاعده تركها بطول چهارده متر و شصت و شش سانتي متر و طول قطر آن از رأس تركها يا به عبارتي قطر ارباب يا پاي بست آن هفده متر و شش سانتي متر است ضخامت ميل از پايين به بالا كرنش كمي دارد و در ارتفاع 37 متري گنبد مخروطي بناي برج را تكميل مي‌كند. اين گنبد كه با آجرهاي مخصوص دنباله دار كفشكي ساخته شده است دو پوسته است.

گنبد دروني مانند گنبدهاي خاكي به شكل نيم تخم مرغي و از آجر معمولي است و پوسته بيروني با آجر دنباله دار، و ارتفاع اين گنبد مخروطي 18 متر است در بدنه شرقي روزنه‌اي تعبيه شده كه ارتفاع آن يك متر و نود سانتيمتر است عرض روزنه در قسمت بالا 73 و در وسط 75 و در پايين 80 است.

در ضلع جنوبي آن يك ورودي است كه 5/1 متر عرض و 55/5 متر ارتفاع دارد. درون طاق هلالي سر در آن، مقرنسي است كه به نظر مي‌رسد در مراحل نخستين پيشرفت اين نوع تزئينات معماري و گچ بري است.

?شايد اين مقرنس ساده و در عين حال زيبا از اولين نمونه‌هاي مقرنس سازي در بناهاي اسلامي مي‌باشد كه بتدريج تكميل شده است. دكتر ويلسن،? نماينده دانشگاه پنسيلواني نيز در بازديد و تحقيقاتي كه از اين بنا داشته راجع به اين مقرنسها چنين نوشته است: بالاي در، داخل هلال مدخل گيلوئي مقرنسي است كه در مراحل اوليه ترقي است و اين يكي از نمونه‌هاي تزئيني است از اصول يك معماري كه بعد اهميت پيدا كرده است.

در رديف كتيبه كوفي به‌صورت كمر بند وار بدنه را آرايش كرده است كه يك رديف آن در 8 متري پاي آن و ديگري بالا در زير گنبد مخروطي قرار دارند. نوع نوشته كوفي كتيبه‌ها ساده و آجري است حروف آن آرايش ندارند. بر جسته و خوانا است و حاشيه دور آنها قاب مستطيلي شكلي است از آجر.

همشهری

معیارهای پل سازی

علل اصلی خرابی بسیاری از پلها  قبل از پایان عمرشان، عدم توجه به معیارهای هیدرولیکی در طراحی، و اجراو نگهداری از آنهاست. ظرفیت گذرسیلاب از پل پایداری بازه رودخانه در محل احداث پل هدایت جریان نیروهای هیدرودینامیک جریان آبشستگی و فرسایش در اثر تنگ شدگی و یا ایجاد مانع عواملی هستند که در تعیین جانمایی طول ارتفاع و آرایش پایه و تکیه گاهها و مشخصات هندسی پایه هاو تکیه گاههای پل حائزاهمیت هستند که متأسفانه در کشورمان به مسائل فوق الذکر توجه کمتری می گردد.

این مقاله نگاهی اجمالی به نقش مهندسی رودخانه و اهمیت بکارگیری آن در طراحی پلها دارد. علیرغم استفاده از مصالح و تکنولوژی پیشرفته و صرف هزینه های هنگفت در طراحی و ساخت پل ها هرساله شاهد شکست و یا تخریب پلهای زیادی در دنیاو در کشورمان در اثر وقوع سیلاب هستیم. شکست و تخریب پلها علاوه بر خسارات مالی و گاهی هم جانی راه ارتباطی به نقاط سیل گیر و محتاج کمک رسانی را قطع می کند و خسارتها را دو چندان می نماید.

طبق بررسیهای انجام شده در اکثر موارد علت شکست پلها عبارتند از:

·         عدم برآورد صحیح سیلاب طراحی (Flood Design) و کم بودن ظرفیت عبور سیلاب از دهانه پلها 

·         جانمایی (Layout ) نامناسب پلها بدون توجه به مسائل ریخت شناسی (Morphology) رودخانه 

·         بر آورد نادرست از عمق شالوده (براساس معیارهای سازه ای و ژئوتکنیکی) بدون توجه به مسأله فرسایش آبشستگی 

·         فراهم نکردن تمهیدات لازم برای عبور مناسب جریان از سازه پلها 

·         نقصان در حفاظت و نگهداری از پلها 

بر اساس آمار و اطلاعات جمع آوری شده از خسارات سیلاب در دوره زمانی سالهای 1331 تا 1375 افزایش تخریب پلها در اثر سیلاب چشمگیر بوده است. آنچه که مسلم است یکی از عوامل اصلی این تخریبها عدم رعایت مسائل هیدرولیکی و مهندسی رودخانه در طراحی پلها در طی دهه گذشته ( که دوره توسعه سازندگی و پیشرفت بوده است) می باشد و شواهد نشان می دهد که در سالهای اخیر به این مساله توجه کافی نمی گردد. مسلماً عواقب ناشی از عدم رعایت مسائل مهندسی رودخانه در پل سازی جزصرف هزینه های زیادو بی حاصل ثمری نخواهد داشت و لازم است در برنامه های مربوط به پلسازی معیارهای هیدرولیکی در مطالعات طراحی و اجرای پلهامورد توجه قرارگیرند. تحقیقات انجام شده روی پلها نشان می دهد که علاوه بر عوامل سازه ای و ژئوتکنیکی که در محاسبه ابعاد پلها به کار می روند عوامل هیدرولیکی و اندرکنش سازه پل و رودخانه در تعیین جانمایی طول ارتفاع پایه و تکیه گاهها و حفاظت از پلها نقش اساسی دارند.                 

جانمایی و راستای قرارگیری پلها

عبور جاده و یا خط راه آهن از روی رودخانه ها محدود به بازه های خاصی از رودخانه هاست که توسط مسیر کلی راه مشخص می گردد علاوه بر آن مسیر کلی راه راستای قرارگیری پل روی رودخانه را نیز تعیین می نماید در حد امکان از احداث پل در بازه های ناپایدار باید اجتناب نمود بازه های ناپایدار بازه هایی از رودخانه هستند که رودخانه در آنها فرسایشی و یا رسوبگذار است.

انتخاب راستای پل عمود بر راستای جریان از وارد آمدن نیروی بیشتر و مورب به تکیه گاهها و پایه های پل جلوگیری می کند همچنین طول پل کاهش می یابد که در کاهش هزینه های کلی طرح بسیار موثر است استفاده از عکسهای هوایی و توپوگرافی بامقیاس مناسب ( 1.50000 تا 1.20000) یکی از راههای مفید برای مطالعه جانمایی و تعیین بهترین مسیر عبور پل از روی رودخانه است.