فاضلاب صنعتی

مقدمه

فاضلاب و پس آبهای مراکز صنعتی ، کشاورزی و همینطور محلهای مسکونی از آلوده کننده‌های عمده آبهای زیرزمینی و آبهای سطحی بویژه آبهای رودخانه‌ها ، دریاها و دریاچه‌ها هستند. با این فاضلابها و همینطور عوامل مؤثر در آلودگی فاضلاب و پس آبها آشنا می‌شویم.

پتانسیل و ظرفیت اکسیداسیون ، معیاری برای تعیین آلودگی فاضلابها

پتانسیل و ظرفیت اکسیداسیون آبها ، یکی از معیارهای مهم آلودگی آنهاست. بطوری که می‌دانیم اکسیژن محلول در آب ، عامل اساسی زندگی و رشد حیوانات و گیاهان است. زندگی این موجودات بستگی به حداقل اکسیژن محلول در آب دارد. ماهی بیش از سایر جانداران و بی مهره‌گان در درجه دوم و باکتریها کمتر از تمام موجودات آبزی به اکسیژن محلول در آب نیاز دارند. در یک آب معمولی که ماهی در آن پرورش می‌یابد، غلظت اکسیژن محلول نباید کمتر از 5 میلیگرم در لیتر باشد و این مقدار در آبهای سرد به 6 میلیگرم در لیتر افزایش می‌یابد.

بطوری که قابل پیش بینی است فاضلابها و پس آبها حاوی مقدار بسیار زیادی مواد آلی است. تقریبا آثار کلیه مواد مصرف در زندگی اجتماعی و همینطور صنایع ، در فاضلابها وجود دارد. تخلیه فاضلابها و پس آبها در آبهای معمولی آنها را به سرعت آلوده می‌کند و این در واقع زاییده وجود مقادیر بسیار زیاد مواد آلی در فاضلابها و پس آبها.

اکسیژن مورد نیاز جهت اکسیداسیون یک فاضلاب

اکسیژن مورد نیاز جهت اکسیداسیون یک فاضلاب ، پس آب و یا آب آلوده معیار مناسبی برای آگاهی از حدود مقدار مواد آلوده کننده موجود در آنهاست. دو روش تعیین میزان آلودگی که بر اساس یاده شده در بالا متکی هستند، تحت عناوین COD و BOD شناخته شده‌اند.

  • (BOD (Biochemical Oxygen Demand:

BOD یک فاضلاب ، پس آب و یا آب عبارت است از میزان اکسیژن مور نیاز میکرو ارگانیسمها در اکسیداسیون بیوشیمیایی مواد آلی موجود در آن. در حقیقت BOD تعیین کننده مقدار اکسیژن مورد لزوم برای ثبوت بیولوژیکی مواد آلی نمونه مورد نظر خواهد بود. اگر BOD آبی در حدود 1 میلیگرم در لیتر باشد، آب خوب و اگر به حدود 3 برسد مشکوک و بیشتر از 5 ، آلوده است.

  • (COD (Chemical Oxygen Demand:

COD یک فاضلاب ، پس آب و یا آب آلوده ، عبارت است از میزان اکسیژن مورد نیاز برای اکسیداسیون مواد قابل اکسیداسیون موجود در آن. مقدار COD معمولا با استفاده از یک عامل اکسید کننده قوی در محیط اسیدی قابل اندازه گیر است. تعیین BOD با وجود ارزش فراوان به همراه دو نکته ضعف اساسی است. اولی طولانی بودن مدت آزمایش و دومی امکان مسموم شدن میکرو ارگانیسمهای مورد نظر در تماس با مواد آلوده در این مدت طولانی ، از اینرو COD ارزش فراوانی پیدا می‌کند.

درجه بندی فاضلابها

فاضلاب آبها بر حسب مقدار BOD درجه بندی می‌شود. فاضلابهایی که BOD آنها به ترتیب در حدود 210 ، 350 و 600 میلیگرم در لیتر هستند، فاضلابهای ضعیف ، متوسط و قوی هستند. برای جلوگیری از آلودگی آبها در بیشتر نقاط جهان ، هیچ فاضلابی حتی بعد از تصفیه در صورتیکه BOD آن بیش از 20 میلیگرم در لیتر باشد، مجاز به ورود به جریانهای سطحی و یا زیر زمینی نیست.

فاضلابهای غیر انسانی

باید دانست که در طبیعت تنها انسان نیست که با تولید فاضلاب یا پس آب باعث آلودگی آبها می‌شود. بلکه فعالیت حیوانات نیز در این آلوده سازی بسیار مؤثر است. در صورتیکه به عنوان مبنای مقایسه ، میزان آلودگی انسان را معادل یک BOD فرض کنیم، حیوانات دیگر نظیر اسب ، گاو ، گوسفند ، خوک و مرغ خانگی به ترتیب 11.3 ، 16.4 ، 2.5 ، 1.9 و 0.91 خواهند بود.

تخلیه بی رویه فاضلابهای صنعتی در آبهای سطحی

تخلیه بی رویه و پس آبهای صنعتی (و همینطور غیر صنعتی و کشاورزی) در آبهای سطحی ، موجب مرگ و میر حیوانات آبزی بخصوص ماهیها می‌گردد. جالب توجه است که تلاشی اجساد همین حیوانات خود مزید بر علت موجب آلودگی هر چه بیشتر می‌گردد. از دیگر اثرات مهم این فاجعه تبدیل فعالیت باکتریهای آب از حالت هوازی (Aerobic) یعنی توأم با مصرف اکسیژن به حالت بی هوازی (Anaerobic) و بدون نیاز به اکسیژن می‌باشد.

فعالیت باکتریهای بی هوازی ، توام با پیدایش نامطبوع و مواد قابل اعتراض است، بطوری که
بوی زننده‌ای دارد و قابل اشتعال است. بدبو و بویی نظیر تخم مرغ گندیده دارد و ، سمی خطرناک بوده و بوی تند سیر می‌دهد. بطور کلی غالب محصولات از فعالیت باکتریهای بی هوازی برای زندگی دیگر موجودات بخصوص موجودات آبزی ، مضر است.

مواد شیمیایی ، ایجاد کننده اصلی فاضلاب صنعتی

از مهمترین و شناخته شده ترین مواد شیمیایی که در ابعاد وسیعی مصرف عمومی دارد و به علل مختلف ایجاد آلودگی می‌کند، عبارت از شوینده‌ها (Detergents) است. از حدود سالهای 1940 ، شوینده‌های مصنوعی وارد بازار مصرف شدند که مهمترین آنها عبارت بود از الکیل بنزن سولفانات. این نوع شوینده‌ها دارا یک نکته ضعف مهمی هستند که عبارت از عدم تجزیه آنها توسط مکرو ارگانیسمها است. وجود این مواد در آب باعث ایجاد کف می‌گردد و این کف باعث مشکلات فراوانی برای عمل تصفیه است و در ضمن باعث کندی عمل فتوسنتز می‌گردد.

استفاده از این شوینده‌ها بعدها در آمریکا و اروپا ممنوع شد تا سرانجام در سال 1965 شوینده جدیدی با نام
LAS به بازار آمد که نکته ضعف مذکور را ندارد و توسط میکرو ارگانیسمها تجزیه می‌گردد. ترکیبات ازت دار نیز از طرق مختلف بویژه کودهای شیمیایی وارد فاضلابها می‌گردد. فسفر و ازت که از طریق فاضلاب وارد آب دریاچه‌ها می‌گردد و به علت تغذیه خوب گیاهان آبی پدیده‌ای به نام مسن شدن ایجاد می‌کند و ا ایجاد و ته نشین شدن لجن و گل و لای از عمق این دریاچه‌ها کاسته می‌شود و یکی از مهمترین اثرات نامطلوب این پدیده ، کاهش شدید اکسیژن آبهاست که منجر به تبدیل باکتریهای هوازی به بی هوازی می‌گردد.

مهمترین عوامل ضرورت عدم تخلیه فاضلابهای صنعتی به آبهای جاری و زیر زمینی

  • اسیدیته آزاد
  • مواد قلیایی قوی
  • غلظت زیاد مواد محلول
  • چربی و روغن
  • فلزات سنگن و مواد سمی
  • گازهای بدبو و سمی
  • مواد رادیو اکتیو
  • مواد معلق ، رنگ ، بو
  • ازدیاد دما
  • وجود میکرو ارگانیسمهای بیماری زا

 

روش های تمیز کردن دیوار-کاشی و سرامیک

 تمیز کردن دیوارهای رنگ روغنی

برای تمیز کردن دیوارهایی که رنگ روغنی دارند، از این محلول استفاده کنید: یک سطل آب گرم، یک دوم پیمانه بوراکس (Borax)، یک دوم قاشق مرباخوری مایع ظرفشویی و یک قاشق غذاخوری آمونیاک؛ حین استفاده از محلول حتماً دستکش بپوشید. (بوراکس را می‌توانید از مغازه‌های مواد شیمیایی- بهداشتی تهیه کنید.)

 تمیز کردن کاشی و سرامیک

مخلوط یک پیمانه آمونیاک، یک چهارم پیمانه جوش‌شیرین و یک دوم پیمانه سرکه در یک سطل آب داغ نیز فرمول دیگری برای تمیز کردن سطح دیوارهای رنگ روغنی و یا کاشی و سرامیک است.

 پاک کردن لکّه مداد رنگی

لکّه‌های مداد رنگی بچه‌ها روی دیوار را به وسیله یک مسواک کهنه و کمی خمیردندان پاک کنید.

 پاک کردن لکّه مداد شمعی یا مداد آرایشی

بهترین کار برای پاک کردن این لکّه‌ها استفاده از روغن بچه یا شیر پاک کن است. برای این منظور با پنبه آغشته به شیرپاک کن یا روغن بچه به محل لک بمالید.

 لکّه شمع  بر روی کاغذ دیواری

ابتدا پارافین را با قراردادن یخ بر روی آن جدا کرده و پس از کندن توسط جسمی تیز، لکّه و چربی باقی مانده را با روش اتو و کاغذ مومی و یا دستمال حوله‌ای از بین ببرید. کاغذ و یا دستمال را بر روی لکّه قرار داده و اتوی گرم را بر روی آن بگذارید. سپس کاغذ و یا دستمال را جا به جا کرده تا برای دفعات بعدی همان محل جذب لکّه، به طور مجدد بر روی لکّه قرار نگیرد.

 تمیز کننده دیوار

برای تمیز کردن دیوارهای رنگ شده ی منزل، ترکیب نصف پیمانه آمونیاک، یک چهارم پیمانه سرکه سفید و یک چهارم پیمانه جوش‌شیرین در یک سطل آب‌گرم را امتحان کنید (منظور دیوارهایی با رنگ پلاستیک یا رنگ روغن است). این تمیز کننده ارزان و قوی ،دیوارها را تمیز و براق خواهد کرد.

 پاک کردن شوره و سفیدک روی کاشی و سرامیک

شوره و سفیدک روی کاشی و سرامیک را می‌توان با مالش دادن یک تکه لیموترش یا دستمال آغشته به سرکه روی سطح مورد نظر از بین ببرید.

 تمیز کننده کاشی

واکس اتومبیل تمیزکننده خوبی برای کاشی است. آن را به کار گیرید و پیش از خشک شدن با دستمال نرم مالش دهید.

 تمیز کردن دیوار آجری

برای پاک کردن لکّه از روی آجر، سطح مورد نظر را با آجر مشابه دیگر بسایید و یا از تکه‌ای سمباده نرم کمک بگیرید.

 زمان تمیز کردن شیشه‌ها

توصیه می‌شود در روزهای بسیار سرد که شیشه‌ها یخ زده‌اند آنها را پاک نکنید. در این وضعیت شیشه‌ها بسیار ترد و شکننده می‌شوند و امکان شکستن آن زیاد است.

 تمیز کردن شیشه‌های رسوب گرفته

شیشه‌هایی که لکّه و رسوبات آب روی آن است را با مخلوط آب و سرکه سفید تمیز کنید.

بر طرف کردن لکّه حشرات

لکّه‌هایی که به وسیله حشرات روی پنجره‌ها به‌وجود می‌آید، می‌توانید با چای سرد از میان ببرید.

 پاک کردن گوشه‌های پنجره

برای از بین بردن لکّه‌های سیاه که در گوشه‌های پنجره به‌وجود می‌آید، از مسواک کهنه استفاده کنید. به این ترتیب که آن را در مخلوط آب و مایع سفید کننده وارد کنید و سپس روی محل مورد نظر بکشید.

 استفاده از روزنامه

پنجره‌ها را می‌توانید با روزنامه آغشته به مخلوط آب و سرکه سفید براق کنید.

 شیشه پاک‌ کن با سرکه

اگر شیشه پاک کن شما تمام شده است، دست نگه دارید و خودتان در منزل به روشی بسیار ساده، آن را تهیه کنید. در یک افشانه، سه قاشق غذاخوری آمونیاک، یک قاشق سرکه و مقداری آب سرد بریزید. این محلول را روی سطح شیشه‌ای مورد نظر اسپری کنید و با دستمال یا روزنامه تمیز پاک کنید.

روش دیگر این است که یک چهارم فنجان سرکه  را در دو لیتر آب گرم حل کنید و با دستمال آغشته به این محلول شیشه را پاک کنید. همچنین می‌توانید محلول را روی سطح شیشه اسپری کنید و با روزنامه خشک کنید.

شهر سازی و ترافیک

شهر سازی و ترافیک

 در آغاز شهر سازی مدرن در ایران در طرح های شهری، مهندسی ترافیک به عنوان یکی از شاخه های مهم شهرسازی به لحاظ سهم معابر در کالبد شهر و نیاز به گسترش جمعیت شهرها و خصوصا تهران، با پدیده ی ظهور کلان شهرها در کشور عملا جمعیتی بیش از پیش بینی های طرح های جامع حصوصا در کلان شهر تهران را شاهد هستیم.

پیچیدگی ترافیک تهران روز به روز گوی سبقت را از تحقیقات و مطالعات کارشنانه و دستاوردهای آن رامی رباید و همواره جلوتر از راه حل های حرکت می کند. مدیران شهری در تکاپوی حل مساله، تدابیرو سیاست های گوناگونی اتخاذ می کنند که غالبا به صورت مسکن های مقطعی، مدت زمانی بیماریرا التیام می بخشد. معضل ترافیک تهران اگرچه ویژگی های خاص خود را داراست، لیکن در کلیت عام خود جدا از مسائل و ویژگی های ترافیک در دیگر کلان شهرها ی جهان و خصوصا جهان سوم نیست.استفاده از تجربیات موفق دیگر کشورها در زمینه ی ترافیک می تواند ریسک های ناشی از آزمون وخطای شیوه های مختلف را به حداقل کاهش دهدبهبود شبکه حمل و نقل عمومی   مدیران شهری با مطالعات دقیق و دستیابی به بانک اطلاعاتی قوی و به روز از کمیت و کیفیت سفرهای  درون شهری و با توجه به الگوی انتخابی شهروندان برای سفرهای درون شهری که تابعی از زمان، هزینه و آسایش و راحتی سفر است باترسیم الگوی بهینه سفر سعی می کنند ترکیبی مطلوب از وسائل حمل و نقل را در تناسب با معابر شهری و تقاضای سفر به کار گیرند.احداث، گسترش یا تعریض و اصلاح معابراحداث خیابان ها و اتوبان های جدید شهری غالبا در افق طرح های ساختاری بلندمدت و میان مدت در امتداد رشد جمعیت و نیازهای ارتباطی گسترده جامعه ی شهری پیش بینی می شود و به موازات تحقق پیش بینی طرح های بالا دست در بعضی محورهای تردد که به سبب فراتر رفتن نیازها از پیش بینی ها، معابر شهر پاسخگوی مناسبی نیست. اقداماتی از قبیل گسترش، تعریض یا اصلاح معابر با تاکید بر حفظ هویت، منظر و در کل حفظ هماهنگی و توازن در ساختار منطقه ی شهری و مناطق مجاور انجام می پذیرد.

محدود کردن استفاده از اتومبیل هادر مقاطعی مدیریت شهر جهت روان کردن ترافیک مراکز عمده ی شهری، طرح های ویژه ای در معابرشهر را طراحی می کند که از جمله می توان طرح های محدوده ممنوعه در مراکز پرترافیک شهر و نوبت بندی اتومبیل ها برای ورود به شهر بر اساس شماره پلاک یا پرداخت حق استفادهاز بزرگراه ها و خیابان های پرتراکم را نام برد.

تغییر یا اصلاح قوانین کاربری اراضیاصولا در طرح های نوین شهری الگوی کاربری اراضی متناسب با شبکه حمل و نقل عمومی و در ارتباط با آن پیش بینی می شود. در خصوص ساماندهی کاربری های موجود شهری با هدف مدیریت تقاضای حمل و نقل درون شهری و کاهش سفرها، شیوه هایی چون عدم تمرکز خدمات و چند قطبی کردن مراکز عمده ی خدماتی شهر، انعطاف ساعت کار و...به کار می رودکنترل( محدودیت) مالکیت خودرومدیریت کارآمد، تقاضای سفر از طریق مدیریت، مالکیت وسایل نقلیه و استفاده از آن از جمله سیاست های شهرهایی است که عمدتا به سبب مالکیت کنترل نشده ی سواری های شخصی و استفاده  ازآنها دارای ترافیک سنگینی هستند. محدودیت مالکیت خودروها از طریق ابزارهای متنوع مالیاتی و دریافت مالیات های سنگین از دارندگان وسایل نقلیه ی شخصی و مالیات های تصاعدی سالانه راه ها  انجام می پذیرد و شامل مالیات استفاده از خودروی شخصی در ساعات کاری هفته و نیز خیابان هایمرکزی شهر می شود.

البته باید توجه داشت که در کنار این راهبرد، سیاست های مدیریت شهر علاوه بر عرضه خدمات و حملو نقل عمومی با کیفیت مناسب و راحت، اطلاع رسانی قوی و شفاف از مسایل ترافیک و بیان ضرورتاتخاذ سیاست فوق در جهت کنترل ترافیک و راحتی شهروندان است.

                                                                      www.bastam.blogsky.com       

بهينه سازي بتن با ويبراسيون

فركانس ويبراتور، كليدي است كه ما را قادر مي نمايد بتن تازه را به بتني يكپارچه تبديل نمائيم. در صورتيكه فركانس ويبراتور خيلي كم باشد، ويبراتور به درستي نمي تواند بتن را يكدست و يكپارچه نمايد و چنانچه فركانس ويبراتور خيلي زياد باشد، به علت ازدياد هواي داخل بتن، مقاومت آن در برابر خرابيهاي ناشي از سيكلهاي انجماد و ذوب شدن قابل ملاحظه اي پيدا مي كند. اپراتورها و كارگران نيز تحت تأثير فركانس ويبراتور قرار مي گيرند، چرا كه كاهش فركانس، مدت زماني كه اپراتور بايستي ويبراتور را در بتن تازه به منظور دست يابي به بتني يكپارچه و يكدست قرار دهد، افزايش پيدا
مي يابد. به دلايل فوق الذكر، تصميم بر آن شد كه يك بازنگري دقيق در ارزيابي فركانس ويبراتور در عملكرد قالبهاي خود ويبره، ويبراتورهاي دستي و ويبراتورهاي نصب شده بر روي قالبهاي رونده مخصوص ساخت پياده روها و كف خيابانهاي بتني (Slip Form Pavers) صورت پذيرد.

چرا ما به دنبال فركانسهاي بالاتر هستيم؟ مقـدار انـرژي مورد نيـازي كه بايستي بـه منظـور يكپـارچه سازي بتن بـه كار گرفته شود. بـرأي كسي كه بـه صورت دستي اقدام بـه متـراكم سازي بتن تـازه نموده، معلوم و مشخص مي باشد. نيرو و عملكرد ويبراتورها به مراتب از سايـر وسايل دستي متراكم سازي بتن، مؤثـر مي باشد. زيـرا در مدت زمان كوتـاهتري بـه كمك ويبراتورها، انرژي بيشتري به بتن منتقل مي شود. مقدار انرژي منتقل شده به وسيله ويبراتور، با توان سوم فركانس ويبراتور (f3) نسبت مستقيم دارد. در صورتي كه تمام پارامترهاي مربوط به ويبراتور و بتن را ثابت نگه داريم، با افزايش فركانس ويبراتور از 6000 لرزه در دقيقه (vpm ) به vpm 7500، مقدار انرژي انتقالي به بتن در مدت زمان معين، دو برابر خواهد شد. مقدار انرژي خروجي از vpm 7500 به vpm 9500 نيز دو برابر مي گردد

يك انتخاب صحيح در فركانس بالاتر ويبراتور، مي تواند به يكپارچه سازي هرچه مؤثرتر بتن و كاهش مدت زمان ويبره بيانجامد و البته انتخاب نادرست نيز، نتايج معكوس را به دنبال خواهد داشت؛ به تعبير ديگري، انتخاب نادرست فركانس پايين ويبراتور، منجر به يكپارچه سازي ناقص و معين بتن شده و يا مدت زمان بيشتري را برأي ويبره نمودن طلب مي كند. در صورتي كه ولتاژ وروردي كم باشد، نيروي خروجي نيز كم خواهد بود و اين به معناي تراكم ناقص و نامناسب بتن مي باشد. كاهش فركانس از vpm 8000 به vpm 6500 (حدود 20 درصد كاهش) انرژي خروجي را نصف مي نمايد. اين كاهش انرژي خروجي ويبراتور را مي توان با افزايش مدت زمان ويبره به دو برابر مدت زمان اوليه و كم كردن فواصل جاگذاري شلنگ ويبره در بتن جبران نمود. در حال حاضر ويبراتورهايي كه با فركانس حدود vpm 17000 در دسترس مي باشند كه امكان يكپارچه سازي هرچه سريعتر و بهتر بتن را در مدت زمان معين فراهم مي آورند. فركانس ويبراتور بر اساس لرزش آن در هوا تعيين مي گردد؛ اما فركانس كه هنگام ادخال ويبره در بتن و در تماس با بتن اندازه گيري مي گردد، معيار سنجش مي باشد و اين فركانس به طور قابل ملاحظه اي از فركانس اندازه گيري شده در هوا كمتر بوده و مقدار اين افت به مشخصات مخلوط بتني و حجم آن بستگي دارد. كاهش 20 درصدي فركانس ويبره از هوا به داخل بتن دور از انتظار و غير معمول نبوده و به روشني افت فركانس ويبراتور در هنگام ادخال ويبره به بتن به وسيله اپراتور ملموس و شنيدني است. آيا مرز و محدوديتي برأي ويبره هاي با فركانس زياد وجود دارد؟ ويبراتورهاي فركانس بالا، به طور مؤثري مي توانند هوا را از بتن خارج نمايند و اين موضوع به تراكم هرچه بهتر بتن مي انجامد، ليكن ممكن است به كاهش مقاومت بتن در برابر خرابيهاي ناشي از سيكلهاي متوالي انجماد و ذوب نيز بيانجامد. ويبراتورها به دو طريق هوا را از بتن خارج مي نمايند؛ و اندازه حبابهاي هوا و حجم هواي خارج شونده از بتن تازه به پارامترهايي از جمله فركانس ويبراتور وابسته مي باشد. در وهله اول، ويبره با فركانس مناسب، منجر به رواني بتن پلاستيك شده اجازه حركت حبابهاي هوا در كليه اندازه ها را به سمت سطح بتن فراهم مي سازد. از آنجائيكه حبابهاي بزرگتر سريعتر از حبابهاي كوچكتر خود را به سطح بتن مي رسانند، لذا حجم بزرگتري از هواي محبوس در همان مدت كوتاه اوليه ويبره، از بتن خارج مي گردد. در مرحله دوم، ويبراتور در بتن تازه، متناوباً بتن محصور را فشرده و غيرفشرده (Compress & Decompress) نموده و كليه حبابهاي هوا نيز بر اثر فركانس و لرزش ويبراتور منقبض و منبسط مي شوند. لازم به ذكر است بر اثر پديده هاي فوق الذكر ساختارهاي ترد و لاستيك مانند حبابهاي هوا دچار گسيختگي و انفجار مي شوند. اين گسيختگي در صورتي اتفاق مي افتد كه فركانس نيروهاي انقباضي و انبساطي وارده بر حبابها، با فركانس طبيعي آنها (حبابها) برابر شده و پديده رزونانسي (تشديد) به وقوع بپيوندد. جاي توجه دارد كه حبابهاي بزرگتر، فركانس طبيعي پايين تري داشته، از اين حبابهاي مذكور تردتر و شكننده تر بوده و در طي فرآيند ويبراسيون دچار از هم پاشيدگي مي شوند. فركانس روزنانسي حبابها در آب با اندازه آنها نسبت معكوس دارد. بر اساس تجربيات ساليان متمادي با ويبراتورهاي به فركانس vpm 3000 تا vpm 6000، انتظار مي رود در اين محدوده فركانسي تنها حبابهاي بزرگتر و مبحوس (Entrapped) از بتن خارج شده و حبابهاي كوچكتر بدون تحريك شديد، سالم در بتن باقي بماند. با بالا رفتن فركانس ويبراتورها، عملكرد آنها در خارج كردن حبابهاي كوچكتر از بتن نيز به مراتب بهتر و مؤثرتر مي گردد.

فركانس بالاتر در ويبراتورها، منجر به كاهش مقدار هواي موجود در بتن و همچنين كاهش مقاومت بتن در برابر خرابيهاي ناشي از سيكلهاي انجماد و ذوب مي گردد. اندازه حبابهاي هوا در ارتباط با مقاومت بتن در برابر سيكلهاي انجماد و ذوب به همان اندازه از اهميت برخوردار است كه مقدار هواي موجود در بتن مهم مي باشد. بنابراين در صورت ابقاء حبابهاي كوچك در بتن، كاهش در حجم هواي موجود در بتن لزوماً منجر به كاهش دوام بتن نمي گردد.

چنانچه تراكم بتن بدون هوا مدنظر بوده و حفاظت در برابر سيكلهاي انجماد و ذوب حائز اهميت نباشد، خارج نمودن كليه حبابهاي هوا در تمام اندازه ها از بتن منجر به افزايش مقاومت بتن سخت شده و بالا رفتن دانسيته آن مي گردد، اما در صورتي كه تراكم بتن هوادار مد نظر باشد، فقدان حباب هوا، خصوصاً حبابهاي كوچكتر در بتن، مقاومت در برابر سيكلهاي انجماد و ذوب را شديداً كاهش مي دهد.

فركانس بهينه ويبراتورها پس از بحث هاي صورت گرفته در قسمتهاي قبل، حال جاي اين سؤال است كه فركانس بهينه ويبراتور به منظور تراكم سازي حداكثر بتن و رسيدن به بيشترين مقاومت در برابر خرابيهاي ناشي از سيكلهاي انجماد و ذوب چه مقدار است؟ پاسخ سؤال مذكور منوط به موارد مندرج در ذيل مي باشد: نخست، اين سؤال از جانب چه كسي مطرح گريده است؟ دوم، تجهيزات ويبره بتن داراي چه مشخصاتي است و تركيب مخلوط بتني چگونه است؟ سوم، مشخصات فني بتن را چه كسي تهيه نموده است؟ برخي، در جدول مشخصات فني، فركانس را به vpm 5000 تا vpm 8000 محدود نموده اند، برخي ديگر نيز فركانس را به vpm 8000 تا vpm 10000 منحصر كرده اند. اما آنچه كه بايستي در صورت عدم وجود فركانس معين در مشخصات فني در نظر داشت اين است كه انرژي خروجي در فركانس vpm 10000 دو برابر انرژي خروجي در vpm 8000 بوده و نيروي خروجي در vpm 8000 چهار برابر نيروي خروجي در vpm 5000 مي باشد. مقادير فوق الذكر مشروط به ثابت بودن كليه پارامترها و فاكتورها به غير از فركانس (متغير مستقل) ويبراتور است.

پر واضح است كه مخلوط هاي مختلف بتني، عكس العملها و بازتابهاي متفاوتي در برابر ويبراسيون از خود نشان مي دهند، نسبتهاي اختلاط و دانه بندي سنگدانه هاي مصرفي در بتن، بيشترين تأثير را در مقايسه با خمير سيمان و يا مقدار آب بر روي ويبراسيون بتن و فركانس مورد نياز دارند. پايداري حبابهاي هوا نيز خودشان به فاكتورهايي از قبيل شيمي سيمان و آب، نوع مخلوط و ميزان آب و سيمان مصرفي در ساختار بتن، دانه بندي سنگدانه ها و دماي بتن وابسته هستند؛ مخلوط هاي بتني با حبايهاي ريز (Fine 0 air – void) در مقايسه با مخلوط هاي بتني با حبابهاي درشت (Coarse – air – void) به فركانسهاي بالاتري جهت ويبراسيون احتياج دارند. نوع، اندازه، وزن دامنه نوسان و مدت زمان ويبره يك دستگاه ويبراتور همگي در تعيين فركانس بهينه برأي مخلوط بتني در يك سايت خاص به همراه ماشين آلات ويژه مصرفي در آن سايت، تأثيرگذار مي باشند. اما آنچه كه حائز اهميت است، اين است كه نتيجه بحث يك پاسخ عمومي و يا يك فركانس معين نمي باشد، بلكه احتياج واقعي اين است كه يك مخلوط معين بتني در مقابل تجهيزات خاص به كار گرفته شده در ارتباط با آن، چه عكس العملي نشان داده و يا به عبارت ديگر با چگونه تركيبي از تجهيزات و مواد مي توان به مقاومت، دانسيته و دوام مورد نياز بتن دست يافت.

در حال حاضر، اطلاعات مربوط به تأثيرات فركانس ويبراتور بر روي عملكرد بتن تا حدودي پراكنده مي باشد. بيشترين اين آمارها و داده ها، نتيجه حل مسائل و مشكلات كارگاههاي مختلف بوده است؛ ليكن از هم اكنون، توجه خاصي به ثبت و درج مشخصات آماري فركانس ويبراتورها و جمع آوري اطلاعات مربوط به اينگونه تجهيزات معطوف گرديده است. در ضمن همه ما مي توانيم با گوش دادن به صداي ويبراتور در پروژه هاي كوچك و بزرگ، احساسي از عملكرد آنرا تجربه كرده و با بكارگيري مجدد اين تجربيات اطلاعات مورد نياز درباره ويبراتورها و بتنها را ارزيابي و تجزيه و تحليل نمائيم.

گوشهاي خود را به كار اندازيد! محدود فركانسي vpm 6000 تا vpm 15000 كه در مورد ويبراتورها مورد بحث قرار مي گيرد، در حوزه شنوايي انسان مي باشد؛ بنابراين به راحتي مي توان از حس شنوايي آدمي به عنوان ابزاري برأي تشخيص فركانس ويبراتور و همچنين افت فركانس دستگاه ورود شلنگ ويبراتور به درون بتن و نيز آميز دادن افزايش فركانس ويبراتور در مواقع روان شدن بتن پلاستيك بهره جهت قالبهاي مخصوص بتن اغلب صدای (Tone) ويبراتور را تشديد مي نمايند، لذا با داشتن تجربه كارگاهي كسي مي توان صداي صحيح ناشي از عملكرد درست ويبراتور را تشخيص دادن بخصوص هنگاميكه در كارگاه صدايي غير از صداي ويبراتور شنيده نشده و آهنگ ويبراتور با صداي ماشين آلات ديگر مخدوش نگردد.

دستگاه كاليبره و كوك گيتار، و ميله اي ساده و ارزان قيمت به منظور تخمين فركانس ويبراتور پيشنهاد مي گردد. اين وسيله به قيمت 6 دلار، از شش سيم با محدوده فركانس vpm 4900 تا vpm 19000 تشكيل شده است كه اتفاقاً محدوده فركانس مورد نياز در مورد ويبراتورها را نيز پوشش مي دهد. سيم A با فركانسي برابر vpm 6600، فركانس معمول ادخال شلنگ ويبراتور در بتن بوده و در چنين فركانس پائيني، مشكلات بسيار محدودي گزارش گرديده است. با سيمهاي D و G مي توان از vpm 8800 تا vpm 11800 را تجربه نمود. اين محدوده، منطقه انتقالي از ويبراتورهاي فركانس پائين به ويبراتورهاي فركانس بالاست، و با سيم B نيز مي توان به فركانس vpm 14800 دست يافت. چنين فركانسي (vpm 14800) مربوط به عملكرد ويبراتورهاي فركانس بالا در هوا مي باشد. (يك مثال كاملاً آشكار مربوط به انتقال فركانسي از B به G مربوط است به فروبردن شلنگ ويبراتور با فركانس هوايي vpm 14800 به فركانس درون بتني vpm 11800 كه عملاً 20% افت فركانسي را نشان مي دهد). سيم E نيز فركانس vpm 20000/1 تداعي مي سازد كه شبيه صداي آژير حمله هوايي است. چنانچه در كارگاه ويبراتوري اين صدا شنيده شد، بهتر است شلوغ كاري را كنار گذاشته و با خاموش كردن ويبراتور، به فكر پوشاندن سطح بتن باشيد.

  • برگرفته از سایت Civilico

 

ریشه های معماری مدرن

تأمین سکونتگاه جدید برای بشر، چیزی فراتر از برپایی خانه‌های مدرن است. انسان تنها در خانه‌اش «سکنی نمی گزیند»؛ او در کنار همشهری‌هایش در مؤسسات عمومی و فضاهای شهری نیز زندگی می‌کند. از این رو برای تجربه تعلق و مشارکت، شناسایی وسیع و گسترده امری ضروری است. هدف از این شناسایی ویژگی مکان است، که با ساختارهای طبیعی و همچنین مصنوعی تعیین می‌شود. بنابراین هدف غایی معماری، خلق و محافظت از مکان است. بگذارید تکرار کنم که مکان می‌تواند به عنوان سنتز سازماندی فضایی درک شود و فرم ساخته شده (به طور قیاسی، سکونتگاه، سنتز تشخیص موقعیت و شناسایی است)، و معنای آن با زبان معماری یا سنت نشان داده می‌شود. همچنین می‌توان اضافه کرد که معماری تنها مسئله چگونه و چه نیست، بلکه مسئله کجا نیز هست.

بنابراین، مسئله نهایی ما این است که معماری در خلق مکان‌های رضایت‌بخش برای شیوه جدید زندگی موفق بوده است. با وجود این ، مکان مدرن مکانی است که هویت خاص خود را دارد. البته در عین حال، مکان باید دارای نوعی آشکارگی یا فراخی واقعی باشد که حضور همزمان «مکانهای بیشمار» را نشان دهد. گفتیم که برخی از ابزارهای لازم برای حل این مسئله ، یعنی تصور جدید از فضا و فرم، قوام گرفته بودند. همچنین خاطر نشان کردیم که این ابزارها برای حل آن وظایف ساختمان که مکان مصنوعی تعیین می‌کرد، مورد استفاده قرار گرفتند. دست آخر این واقعیت را یادآوری کردیم که جنبش مدرن مدت‌ها پیش نیاز به عظمت و منطقه گرایی جدید، یعنی نیاز به فرم‌های نمادین جدید، را تشخیص داد. اینجا شرایط لازم برای خلق مکان‌های معاصر وجود دارند، و در این میان می‌توان به تلاش‌های بسیار چشمگیر برای حل ملموس این مسئله نیز اشاره کرد. در فصول بعد، درباره «چگونه» و «چه» و «کجا» ی معماری مدرن به تفصیل بحث خواهد شد؛ و نقاط ضعف و دستاوردهای ممکن آن نیز خاطر نشان خواهد گردید.

اما پیش از ادامه بررسی‌ها، اشاره به برخی مخاطرات که رشد این سنت جدید را مانع شدند، اجتناب‌ناپذیر می‌نماید. به طور کلی آنها پیامد اعتقاد یک بعدی در منطق و دودستگی تفکر و احساسی بودند که ریشه در عصر روشنگری داشت. ظاهراً معماری مدرن قرار نبود به عنوان شقی از فن‌آوری عقلانی عمل کند، بلکه می‌بایست به عنوان مکمل آن در نظر گرفته می‌د. پیشگامان، جهان جدید را قبول داشتند، اما می‌خواستند بعد هنری آن را که در مرحله ابتدایی آن به فراموشی سپرده شده بود، به آن بازگردانند. برج ایفل تجلی شکوهمند این هدف است. گرچه پیشگامان در کارهای خاص خود موفق بودند،اما شیوه‌هایی را به کار بردند که بی‌نقص نبود. اثر هنری هرگز نتیجه تحلیل منطقی نیست و نمی‌تواند به عنوان آینده‌ای از «شیوه بیان» انتزاعی درک شود. اثر هنری همیشه بر نگرش یا «انگاره» ای کلی استوار است که به تجمیع عناصری که به طور منطقی تعلقی به یکدیگر ندارند می‌پردازد. هنر اساساً غیرمنطقی است و نمی‌توان آن را با اصطلاحات علمی توصیف کرد. بسیاری از معماران مدرن نما، با انتقال روش‌های علوم طبیعی به معماری، بعد هنری آن را از بین بردند، و زمینه کارشان را به طراحی صرف و ساخت تقلیل دادند. این تقلیل به طور کلی دو جهت متفاوت را در بر می‌گرفت: یکی از اینها ریشه در اتم گرایی تفکیک ناپذیر از عل تحلیلی داشت. و دیگری از باور علمی به سیستم‌های سامان بخش ناشی می‌شد. در نتیجه معماری مدرن با گسترش زیاد به جلوه‌های نواکسپرسیونیستی یا فرمالیسم نوعقلانی سخت تنزل کرد در هر دو مورد نگرش جدید از دست می‌رود و معماری دشمن زندگی معاصر می‌شود.

نقاشانی مانند کلی و کاندینسکی خیلی پیش از این رویکردی پدیدار شناسانه به مسائل هنر تصویری را مطرح ساختد، و برخی معماران آن پیشنهاد را دنبال کردند. پدیدار شناسی در فلسفه برای امکان بازگشت به «خود اشیاء» از طریق توصیف‌هایی که «شیء بودگی» آنها را نشان می‌دهد. عمل می کند. در برخی موارد، انسان تلاش کرده است که با مشکلات محیط زیست و مکان به طور جدی برخورد کند، و مکانمندی را به عنوان یکی از ساختارهای اساسی «هستی ما در این جهان» توصیف کند. بدین ترتیب مکان  به مثابه «شیء» در مفهوم اصلی واژگانی آن درک می‌شود و این به منزلة نوعی «گردهمایی» است که «انسان را با جهان  رو در رو می‌کند.» بنابراین مفهوم مکان عبارت است از جهانی که مکان به وجود می‌آورد. هر جهان، کلی و در عین حال وابسته به شرایط است، و معماری باید این واقعیت را از طریق تعابیر تازه از حال و هوای ویژه هر مکان (geniuse loci)  بیان کند. ظاهراً سبک‌ها در ساختارهای اصلی ریشه دارند، و نماینده مجموعه‌ای از انتخابهای ویژه‌اند. بدین ترتیب گرچه اساس کلی سبک‌ها به آنها ارزش ابدی می‌بخشد، اما به طور کلی سبک‌ها منحصر به فردند. هر چند جهان آزاد نمی‌تواند از سیستم‌های بسته‌ای از این نوع استفاده کند اما در این میان به «پلان آزاد» و «فرم‌های آزاد» نیاز است. معماری برای به وجود آوردن این امکان  باید به سرچشمه‌هایی رجوع کند که در زبان‌های متفاوت فرم مشترک‌اند. جنبش مدرن از این مسئله آگاه بود، اما نظریه پردازی‌اش در این باره در تنگنای «علمی» گرفتار شد. پدیدار شناسی به این نقطه ضعف غلبه می‌کند و این امکان را به دست می‌دهد که ریشه‌های مان را درک کنیم. با کمک پدیدار شناسی، زبان جدید معماری می‌تواند ایجاد گردد و بدین ترتیب مکان جدید رونق گیرد.

   www.bastam.blogsky.com                                                                   

روستا در ایران

روستا در ایران

به طور کلی آبادیهای کشور ما از چند دیدگاه قابل بررسی است که از آن جمله به موارد زیر اشاره می شود .

- روستاها از نظر تعداد جمعیت ، تفاوت های فاحشی با هم دارند ، به نحوی که در بعضی از آنها بین 2000 تا 5000 نفر و در تعداد زیادی از آنها تا حدی کمتر از 500 نفر و به طور عمده کمتر از 250 نفر ساکن وجود دارد .

- شمار زیادی از روستاهای کشور ما از نظر موقعیت مکانی , شرایط استقرار و پراکندگی با یکدیگر متفاوت است . بسیاری از آنها در جوار هم و بعضی در فاصله ای دور از هم قرار گرفته است . بسیاری از آنها در مسیر راههای ارتباطی و خیل دیگری اصولا راه ارتباطی ندارد . بعضی از آنها در نواحی دشتی و برخی دیگر در نواحی کویری یا کوهستانی قرار دارد .

- از نظر شرایط آب و هوایی و خصوصیات طبیعی نیز روستاها با یکدیگر متفاوت اند . گروههای عمده ای در جوار منابع آب و برخی با کمبود آن روبرو می باشد .

- روستاها و بویژه آنهایی که دارای جمعیت کمتر از 500 نفر می باشند ، از نظر امکانات دارای کمبودهایی می باشند .

- بیشتر روستائیان به صورت سنتی و به دور از پیشرفتهای فنی کشاورزی و دامداری به کار خود ادامه می دهند . از این رو منابع مالی و معیشتی و سطوح درآمدی کافی در اختیار ندارند . این خود از جمله مهمترین عوامل مهاجر برانگیز روستایی می باشد .

  روستا های ایران

به طور کلی آبادیهای کشور ما از چند دیدگاه قابل بررسی است که از آن جمله به موارد زیر اشاره می شود .

- روستاها از نظر تعداد جمعیت ، تفاوت های فاحشی با هم دارند ، به نحوی که در بعضی از آنها بین 2000 تا 5000 نفر و در تعداد زیادی از آنها تا حدی کمتر از 500 نفر و به طور عمده کمتر از 250 نفر ساکن وجود دارد .

- شمار زیادی از روستاهای کشور ما از نظر موقعیت مکانی , شرایط استقرار و پراکندگی با یکدیگر متفاوت است . بسیاری از آنها در جوار هم و بعضی در فاصله ای دور از هم قرار گرفته است . بسیاری از آنها در مسیر راههای ارتباطی و خیل دیگری اصولا راه ارتباطی ندارد . بعضی از آنها در نواحی دشتی و برخی دیگر در نواحی کویری یا کوهستانی قرار دارد .

- از نظر شرایط آب و هوایی و خصوصیات طبیعی نیز روستاها با یکدیگر متفاوت اند . گروههای عمده ای در جوار منابع آب و برخی با کمبود آن روبرو می باشد .

- روستاها و بویژه آنهایی که دارای جمعیت کمتر از 500 نفر می باشند ، از نظر امکانات دارای کمبودهایی می باشند .

- بیشتر روستائیان به صورت سنتی و به دور از پیشرفتهای فنی کشاورزی و دامداری به کار خود ادامه می دهند . از این رو منابع مالی و معیشتی و سطوح درآمدی کافی در اختیار ندارند . این خود از جمله مهمترین عوامل مهاجر برانگیز روستایی می باشد .

- بخش عمده ای از ساختمان های روستایی کشور فرسوده شده و قسمتی نیز در دوران جدید ساخته شده است . مجموع آنها در مواجهه با زلزله ، سیل و دیگر عوامل نامساعد طبیعی قابلیت مناسبی نداشته و از این رو به نسبت نقاط شهری در معرض صدمات جانی و مالی بیشتری قرار دارند .

- ترویج بهداشت و توسعه تاسیسات درمانی در این روستاها توسعه چندانی ندارد . از این رو روستائیان به طور عمده در معرض بسیاری از بیماری ها قرار دارند .

- محصولات عمده ی تولیدی روستاها از نظر بازاریابی ، بازار خوبی را در اختیار ندارد و بسیاری از محصولات تحت تاثیر واسطه ها و سلف خرها با قیمت های ارزانی خریداری می شود و یا روی دست روستائیان می ماند .

- خیل عظیمی از روستائیان در اثر وجود عوامل جاذب شهری به سوی شهرها مهاجرت کرده اند . این مورد ضمن کاهش تولیدات کشاورزی و نیروی شاغل در این بخش ، روستائیان را به سوی فضاهای نامتجانس و غریبه ی شهری سوق داده و با انبوهی از مشکلات مانند مسکن ، کار و تامین نیازهای اولیه مواجه گردانیده است .

روستاهای کشور ما پس از طی یک دوره ی پر ملال ارباب و رعیتی و مالکیت مطلق العنان بر روستاها ، به طور عمده قوام و اساسی را که در طول قرنهای متمادی به طور عرفی دارا گردیده بود ، در اثر تغییر مدیریت روستایی ، رواج وسایط ارتباط جمعی ، و تغییرات جمعیتی و کالبدی ، به سویی نهاده است . در بعضی از آنها معیشت کشاورزی و دامداری ، جای خود را به مشاغل خدماتی داده است .

درمقابل مشکلات و مسائل زندگی در روستاها که شمه ای از آنها در بالا آمد و در اثر برنامه های مقطعی عمران شهری و منطقه ای که تاثیر بسیار مهمی را بر روستاها گذاشته ، روز به روز روستا نشینی در مقابل شهرنشینی عقب نشینی کرده است . بر این موارد باید تمرکز بیشتر جمعیت در نواحی شهری و آثار ناموزون ناشی از مهاجرت ها را افزود . در مقابل این مشکلات که علی الخصوص از دوران پس از اصلاحات ارضی و شروع به صنعتی شدن کشور نضج گرفته ، عمده ی برنامه های عمرانی کشور در زمینه ی توسعه اقتصادی و اجتماعی مراکز سکونتی نتایج زیر را به دست داده است :

- اجرای برنامه های اقتصادی و اجتماعی در نقاط پرجمعیت باعث دور افتادن نواحی روستایی به ویژه روستاهای دور افتاده شده است .

- تهیه طرحهای هادی و جامع و تفصیلی و ایجاد شهرکهای همجوار با شهرها به منظور حل معضلات زندگی شهری و اسکان جمعیت در آنها بوده و از اینرو تهیه طرحهای عمرانی در سطح بعضی از روستاها نتایج مطلوبی را به دست نداده است . بلکه در برخی موارد نتیجه معکوس داشته است .

- ایجاد بازارهای کار ناشی از صنعت در نقاط شهری و رواج مشاغل خدماتی و مبادله ای و غیر تولیدی ، عامل مشوقی در جذب جمعیت آماده به کار روستایی بوده است .

- استفاده ی شتابزده از بعضی از فنون عمرانی کشاورزی و دامداری مانند حفر چاههای عمیق یا تغییر مراتع به اراضی کشاورزی ، در کوتاه مدت دارای نتایج مفید و در بلندمدت دارای دست آوردهای منفی بوده است . به نحوی که امکان حیات یک مورد باعث ممانعت از ادامه ی حیات مورد دیگر شده است .

به عنوان مثال ارائه برخی از خدمات رفاهی در نقاط شهری جذب جمعیت روستایی را به دنبال داشته است و ایجاد یک مرکز صنعتی ، جمعیت شاغل در کشاورزی را به سوی خود سوق داده است .

- اگر چه تلاش در زمینه ی بهبود شرایط روستایی کشور بویژه در سالهای پس از انقلاب اسلامی در طیف گسترده ای مطرح شده و برنامه های عمرانی زیادی مانند برق رسانی ، آب رسانی ، تشکیل تعاونی ها راه سازی و بهبود منابع آب و طرحهای عمرانی دیگری در روستاها به مرحله انجام رسیده ، ولی در مقابل خود طیف بسیار گسترده ی توسعه شهری را با ایجاد مشاغل ، توسعه تاسیسات رفاهی ، بالا رفتن سطح درآمد و تنوع مشاغل ( در مقام مقایسه با روستا ) به همراه داشته و همین عوامل بر تشدید و تشتت مهاجرت های روستایی مهمترین اثر را گذارده است .

- تهیه طرحهای هادی روستایی با انجام برنامه های عمرانی و زیربنایی در نقاط شهری مترادف بوده و انجام مقدمات عمرانی در شهرها خود عامل مشوقی برای جذب جمعیت روستایی و به عبارتی عقب ماندن بیشتر نواحی روستایی از نواحی شهری گردیده است . در این مورد به تعداد طرحهای توسعه و عمران ، تفصیلی ، آماده سازی ، ایجاد شهرهای جدید از یک سو و توسعه مسکن سازی و رفع نیازمندی های جنبی آن ، عمران و آبادی و زیباسازی در شهرها و مقایسه آن ها با اقدامات عمرانی در روستاها اشاره می شود .

- فرهنگ روستانشینی با غنای تاریخی خود از دیدگاه مختلف توان مقاومت در مقابل آثار فرهنگ شهری را نداشته  است . روستا با توجه به موقعیت خود در حال از دست دادن سنتها و آداب و رسوم خود بوده است .

- از دیدگاه اقتصادی ، بر اساس عوامل مختلفی که به اجمال ذکر آنها رفت ، سطح درآمد خانوارهای روستایی با سطح هزینه ها و تورم های اقتصادی ، از هماهنگی لازم برخوردار نبوده است . به طور عمومی روستائیان توان مالی مناسب را نداشته و حتی برای تامین بعضی از مایحتاج غذایی نیازمند شهرها گردیده اند .

- بسیاری از عوامل دیگر را که بر پهنه زندگی در روستاها موثر واقع شده و آثاری را نیز به همراه داشته ، باید افزود . کاهش شدید جمعیت ایلی و عشیره ای و در نتیجه کاهش دامداری ، توسعه آثار کویر یا خشک شدن اراضی کشاورزی و باغی ناشی از مهاجرت به عنوان مثال آورده می شود .

در چند دهه گذشته برنامه ها و طرحهای بهسازی و عمرانی بسیاری در روستاها به مرحله اجرا در آمده است و موفقیتهایی را نیز در پی داشته است . مهمترین اقدام در زمینه ی نظارت بر آثار متقابل روستائیان زندگی شهری و روستائیان و توسعه ی تولیدات کشاورزی و دامی و در نتیجه افزایش سطح درآمد روستائیان ، ایجاد تاسیسات و تسهیلات رفاهی بوده است .

منبع :

 با شهر و منطقه در ایران ، دکتر اسماعیل شیعه ، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران ، 1380

         www.bastam.blogsky.com

مشکلات عمده شهرهای جدید به لحاظ طراحی و ساخت و اجرا

زمان کوتاه برای شکل گیری هویت واقعی شهرها (برخی از شهرها در طول قرنها هویت یافته،به انسجام رسیده اند درحالیکه از طراحی ،اجرا و ساخت شهرهای جدید زمان چندانی نمی گذرد.
عدم ایجاد ارتباط متعادل و معقول بین کارکرد مسکونی این شهرها و اشتغال ،فرصتها و ظرفیتهای شغلی .لذا مهاجرتهای تناوبی و آونگی روزانه و حتی فصلی در پی دارد.
انتخاب مجموعه عناصر شهرسازی هم بخش اعظم موفقیت شهررا مشروط می کند.

ایجاد مصنوعی یک مرکز شهری (C.B.D) اگرچه آسان به نظر می رسد اما ایجاد قدرت جاذبه ای عملکردی در مقام اجرا امری بسیار مشکل می نماید .

کنترل دائمی قیمت اراضی و مسکن ،بسیار دشوار است زیرا فعالیت دائمی بنگاهای مسکن ،بورس بازی زمین ،عملکرد نامتناسب سازمانها و ارگانها ... تعیین نرخ معین ارضی و مسکن را با معضلات بسیاری روبه رو می کند.

بافت و ترکیب سنتی –جنسی جمعیت نیز در کوتاه مدت چندان مطابق طرح های آزمایشی جمعیت پیش نخواهد رفت .


 نسبت هویت با سیمای شهر

اهمیت «منظر شهری» به واسطه نقش آن در زیباسازی، هویت بخشی و روان‌سازی جریان زندگی در محیط شهری است.

دیر زمانی نیست كه «چشم‌انداز و منظر»‌ به عنوان یك وجه پراهمیت از محیط‌ زیست انسان مورد توجه قرار گرفته است. محققان از ویژگی‌های تاریخی، فرهنگی و زیباشناختی به عنوان جنبه‌های اصلی و قابل توجه منظر یاد كرده‌اند. توجه به وجوه یاد شده در شهر، جلوه‌ای از محیط ‌زیست انسان را در بر می‌گیرد كه «منظر شهری» نامیده شده است.

امروزه، گسترش فضاهای مصنوع و بهبود كیفیت آنها و هم‌چنین میل به زندگی وابسته به طبیعت و تاریخ، جنبه‌های متنوعی از «چشم‌انداز و منظره» را آفریده‌اند كه هر یك موضوع و بستر حرفه‌ای خاص قرار گرفته‌اند. تحقیقات و انتشارات موجود نظریه‌های گوناگونی را به عنوان پشتوانه‌های اقدامات اجرایی در زمینه «چشم‌انداز»‌تبیین كرده‌اند. رشد فعالیت‌های مربوط به «منظر» شاخه‌های فرعی آن از جمله «منظر شهری» را به عنوان زمینه‌های مختلف این كار معرفی كرده است

 

اهمیت «منظر شهری» به واسطه نقش آن در زیباسازی، هویت بخشی و روان‌سازی جریان زندگی در محیط شهری است.

شهرهای امروزی، به دلایل گوناگون و اغلب اقتصادی از یافتن هویت بصری و تاریخی مطلوب بی‌بهره می‌مانند. در عین حال لازم است تا با توجه به زمینه‌های نظری و بنیادین مباحث «منظر شهری» از تبدیل شدن این مقوله به نوعی فعالیت تخیلی و بی‌مبنا جلوگیری به عمل آید چرا كه سیمای شهر، همه چیزی است كه از شهر «حس» می‌شود و به «دیده» می‌آید. تعاریف امروزی منظر، دایره شمول، آن را از محدوده «نظر» به همه آن چیزی كه از محیط دریافت می‌شود توسعه می‌دهد كه ویژگی‌های صوتی، بو و بافت از جمله این موارد است.

منظر، جلوه‌ای از واقعیت فضای زیست انسان است كه توسط استفاده‌ كننده درك می‌شود و باید اذعان داشت به رغم در انزوا ماندن آن، مهم‌ترین وجه محیط‌زیست است كه با انسان در ارتباطی روحانی به سر می‌برد. آنچه یك «محیط» را خوب، دلباز، دلچسب، مطبوع، با صفا،‌ زنده و با نشاط می‌سازد، همان است كه در بحث‌های «منظر و چشم‌انداز» مورد توجه قرار گرفته است.

 

نمودهای هویت شهر

یك شهر چگونه صاحب هویت شناخته می‌شود؟ دانستیم كه هویت در مقوله شهر، معماری و هنر امری تشكیلی و دارای شدت و ضعف است. آنچه آن را به اصطلاح با هویت می‌خوانند، دارای مراتبی از اتصال به تاریخ و تحولات گذشته خود است كه عرف آن حد را با هویت می‌شناسد. در واقع، همیشه می‌توان نشانه‌هایی هر چند جزئی در ارتباط میان امر واقع با گذشته او پیدا كرد. اگر چه تبیین كمی این حد، فرآیندی پیچیده و كم‌سابقه است، لكن می‌توان با حدی از تسامح و با تكیه بر عرف، مقولات با هویت و بی‌هویت (و در واقع با هویت قوی و ضعیف) را از یكدیگر تمیز داد.

ایجاد هویت به منزله تداعی خاطرات شهر سنتی ایران در منظر شهر جدید، اقدامی است كه منحصر به دخالت در سیمای محیط نمی‌شود. بلكه جنبه‌های ساختاری و برنامه‌ریزی شهر را نیز دستخوش دگرگونی می‌كند كه تاثیرات آنها در مرحله بعد در منظر شهر به دیده می‌آیند، ‌لكن همیشه می‌توان در شهری كه ساخته شده، اقداماتی موضعی (و البته بر مبنای برنامه‌ای حساب شده و پیش اندیشیده) به عمل آورد.
بر اساس آنچه گفته شد، شهر ا برای گریز از چهره ناشناخته و گم گشته امروزی در نخستین قدم نیازمند مطالعات فنی در زمینه منظر، جنبه‌های نظری هویت و نمودهای تاریخی آن است. قدم دیگر تجزیه و تحلیل سنت پربار گذشتگانمان در ساخت و پرداخت شهرهایشان است. باید ضابطه‌های منظرین شهر ایرانی را بشناسیم. زیباشناسی آن را درك كنیم. آنگاه با درك اهمیت خاصی كه مقوله سیمای شهر در هویت‌بخشی، مطبوع‌سازی و روان‌بخشی فضا دارد نسبت به طراحی نواحی خاص از شهر همت گماریم. تنوع زیاد موضوعات مربوط به مقوله منظر شهری و هم‌چنین كثرت مسایل و نیازهای به‌سازی شهر امروز ایجاب می‌كند تا بر اساس روشی نظام‌دار نسبت به انتخاب زمینه‌های كار و اولویت‌بندی آنها اقدام كرد.