بتن فوق سبک

بتن فوق سبک سازه‌يي متناسب با مناطق زلزله خيز با همکاري پارک علم و فن‌آوري خراسان توسط متخصصان شرکت خانه سازي مشهد در کشور ساخته شد.

دکتر سعيد رضا زارع، مجري اين پروژه با بيان اين مطلب اظهار داشت: هدف گذاري اين طرح به گونه‌اي است که در صورت حصول نتايج کامل اين پروژه تحول اساسي را در صنعت ساختمان در مناطق زلزله خيز کشور به دنبال خواهد داشت.

مجري اين پروژه تصريح کرد: استفاده از اين بتن در ساخت و ساز و همچنين لزوم به کار گيري مصالح مناسب و اجرايي ساخت مطابق با اصول، خسارات ناشي از اين پديده را به طور محسوس کاهش مي دهد چرا که بتن به عنوان جزئي باربر در سازه مي تواند تفاوت زيادي را در بتن هاي سبک پرکننده فعلي دارا باشد.
دکتر زارع با بيان اين که دانش ساخت بتن سبک سازه‌يي يکي از علوم نو در دنيا محسوب مي شود، گفت: هدف از اين پروژه علاوه به دستيابي به مشخصات فني مورد نظر توليد روزانه 30 متر مکعب در قالب خط آزمايشي مي باشد.

وي در خصوص ساختمان تشکيل دهنده اين بتن اظهار داشت: مهمترين اجزاي تشکيل دهنده اين بتن سيمان، آب، پرليت و همچنين فيلر مي‌باشد که با طرح بهينه و اختلاط بهينه و انجام عمليات مقدماتي بر روي پرليت مي توان به مقاومت لازم براي رفتار سازه‌يي دست يافت.

دکتر زارع ادامه داد: شناسايي منابع معدني پرليت در ايران از حدود 10 سال پيش آغاز و در حال حاضر 10 معدن کشف شده است که پيش بيني مي شود تعداد اين معادن بيشتر از اين باشد که اين مهم نياز ما را براي تامين مواد اوليه برطرف مي سازد.

وي افزود: فرآوري پرليت و انبساط آن نيز به کمک کوره هاي سادم اي با سوخت گاز يا مازوت صورت مي پذيرد که تکنولوژي آن کاملا بومي مي باشد واين در شرايطي است که ساخت اين کوره ها با مهندسي ويژه توسط محققان کشور ساخته شود که اين مهم يکي ديگر از مزيت هاي اين طرح است.

اين پژوهشگر خاطر نشان کرد: يکي از مشکلات قطعات پيش ساخته بتني، سنگيني آنهاست که با دستيابي به اين فناوري صادرات آنها به خوبي توجيه پذير خواهد شد.

وي صرفه جويي در هزينه‌هاي حمل و نقل را يکي از مزاياي جانبي در توليد اين نوع بتن دانست و افزود: انعطاف و خاصيت جذب انرژي در اين بتن امکان شکست و تلفات در مراحل حمل ونقل را به شدت کاهش مي‌دهد که اين امر براي شرکت حمل و نقل کننده بسيار مهم است.

دکتر زارع در خصوص توليد اين صنعت گفت: اميدواريم طبق برنامه زمان بندي شده تا پايان سال جاري خط توليد اين محصول را شروع کنيم.

http://irancivilica.blogfa.com

بازیافت مواد كامپوزیتی

نوشتار حاضر، گزارش نهایی یك پروژه تحقیقاتی در زمینه بازیافت مواد كامپوزیتی است. هدف كلی این برنامه پژوهشی ، افزایش كاربرد كامپوزیت های پلیمری گرما سخت، از طریق توسعه فن آوری بازیافت مواد دور ریز بوده است. برای انجام این پروژه دو روش به كار گرفته شد :

                                     

- روش كار در دانشگاه برونل به كار گیری مجدد كامپوزیت های گرما سخت خرد شده به عنوان پر كننده درپلیمرها و فن آوری مروبطه بود. یك فن آوری با فرآیندهایی كه به تولید محصولاتی با ارزش افزوده بالا منجر می شود. این فرآیندها به ویژه برای بازیافت قراضه های تقریبا تمیز و غیر آلوده كامپوزیتی مناسب هستند.

- در دانشگاه ناتینگهام كار بر روش های حرارتی بستر سیال متمركز شده بود كه انرژی و الیاف را به شكلی مناسب برای تهیه محصولات با ارزش بازیافت می كنند. این فرآیند برای قراضه های آلوده و مخلوط با سایر مواد، حاصل از قطعات صنایعی همچون صنعت خودرو مناسب است.

- این گزارش نتایج كارهای انجام شده در دانشگاه ناتینگهام را بیشتر مورد بررسی قرار می دهد. در این دانشگاه یك فرآیند بستر سیال به كار گرفته شد. فرآیندی كه بای بازیافت ماده تقویت كننده و انرژی از طریق سوزاندن زمینه پلیمری مواد كامپوزیتی مناسب است. سپس الیاف بازیافتی مشخصه سازی شده و كاربرد آنها درجاهایی كه ارزش افزوده بالایی دارند نشان داده شده است.

- هدف اصلی این مطالعه، كامپوزیت های گرما سختی بود كه درحجم بالا به كارگرفته می شوند. كامپوزیت هایی با زمینه پلی استر، و فنلیك كه با الیاف شیشه تقویت شده و با مواد معدنی پر شده اند. كامپوزیت های الیاف كربن نیز مورد مطالعه قرار گرفته اند.

فرآیند بستر سیال

به كارگیری بستر سیال برای بازیافت الیاف و شیشه و انرژی از مواد كامپوزیتی، بر مبنای یك كار قبلی در دانشگاه ناتینگهام انجام شد كه درآن فرآیندهای گوناگون احتراق به عنوان روش بازیابی انرژی از كامپوزیتها مورد مطالعه قرار گرفته بودند. زمینه پلیمری كامپوزیت هنگام ورود به بستر سیال دما بالا تجزیه شده و این امر منجر به آزاد شدن الیاف و پركننده و خروج آنها از بستر به وسیله جریان گاز می شود. یك بستر سیال دراندازه های آزمایشگاهی و به قطر 315 میلی متر ساخته شده و هوای سیال ساز به صورت الكتریكی پیش گرم شد تا بستر در دمایی بیش از 750 درجه سانتی گراد كار كند. الیاف و پركننده ها پس از ترك بستر سیال به وسیله چرخانه از جریان گاز جدا شدند.

پژوهشهای نخستین روی یك نمونه صنعتی پایه پلی استری انجام شد كه به روش قالب گیری ورقه ای ساخته شده بود. نتایج نشان دادند كه استحكام الیاف شیشه در طول فرایند با افزایش دما كاهش می یابد. با این وجود حداقل دمایی برای تجزیه پلیمر و آزاد شدن الیاف مورد نیاز بود. به این ترتیب دمای بهینه فرایند تعیین شد.  

 در دمای 450 درجه سانتی گراد ، سوختن كامل نمی شد و به محفظه ای برای احتراق ثانویه نیاز بود كه در آن، گازهای بستر سیال، پس از جدا شدن از الیاف و پركننده ها بسوزند. پس از این محفظه، یك مبدل گرمایی قرارداده شد كه در آن از سوزاندن پلیمر انرژی به دست آید.

 بهینه سازی دستگاه بازیافت الیاف

سیستم جریان گردبادی الیاف و پركننده نصب شده، نمی توانست الیاف را به طور كامل از پركننده جدا كند و برای دستیابی به الیافی با كیفیت بالاتر، به سیستم جداساز بهتری نیاز بود. به همین علت، یك توری چرخان روی مجرای بستر سیال نصب شد. با عبور گازهای خروجی بستر سیال از توری، الیاف در سوراخ های توری گیر می كنند.

با چرخش توری، الیاف از جریان گاز خروجی جدا شده و داخل یك جریان هوای مخالف قرار می گیرند كه الیاف را از توری گذرانده و وارد مجرای جمع كننده می كند. ذرات پركننده روی شبكه توری جمع نمی شوند. این توری چرخان قادراست الیاف شیشه را با خلوص 80 در صد جمع آوری كند.

 آماده سازی مواد برای بازیافت

قراضه های كامپوزیتی از داخل یك قیف و به وسیله یك ماردون به درون بستر سیال تغذیه می شوند. موثرترین روش آماده سازی، به كار گیری آسیاب چكشی برای خرد كردن ضایعات است، تا حدی كه از یك توری با شبكه های 5 تا 10 میلی متری عبور كنند. نتایج نشان دادند كه با كوچك تر شدن ابعاد مواد ورودی، روند فرایند بستر سیال سریع تر می شود و مواد باقی مانده دركف بستر در هر مرحله، كاهش می یابد. با این وجود درچنین شرایطی متوسط طول الیاف بازیافتی كوتاه تر است. علاوه بر قطعات SMC ، دیگر ضایعات كامپوزیتی تقویت شده با الیاف شیشه نیز از روش بستر سیال بازیافت شدند، از جمله قطعه ای از وینیل استر/ شیشه با پركننده سیلیس. هر دوی این كامپوزیت ها با روشی مشابه به روش ذكرشده برای قطعات SMC فرآوری شدند، اگر چه تجزیه رزین وینیل اسر بسیار كند تر از پلی استر انجام شد. یك صفحه فنلیك/ شیشه نیز بازیافت شد. رزین فنلیك زمان بیشتری برای تجزیه نیاز داشت و قطعات باقی مانده از الیاف شیشه با سختی به رشته های جداگانه تبدیل می شدند.

 بازیافت قطعات خودرو

هدف اصلی این پروژه، نمایش امكان بازیافت قطعات كامپوزیتی كهنه و اسقاطی از طریق بستر سیال بود، به ویژه ضایعات صنعت خودرو كه در صورت ورود كامپوزیت به صنعت خودرو حجم زیادی خواهند داشت. این ضایعات اغلب به مواد دیگر چسبیده اند و قطعه انتخاب شده برای این آزمایش نیز درصندوق عقب یك خودرو- سازه ای ساندویچی متشكل از دو لایه پلی استر تقویت شده با شیشه و یك مغزی از فوم پلی اورتان – بود. این قطعه رنگ شده بود و تعدادی قطعه فلزی داخل آن قرار داشت. این  قطع ابتدا با برش و سپس آسیاب چكشی به قطعاتی كوچك تر از 10 میلی متر خرد شد. سپس تمام محصولات آسیاب شده به درون بستر سیال  تغذیه شد و دردمای 450 درجه سانتی گراد فراری شد. خلوص محصول به دست آمده 80 درصد بود. پس از آزمایش مقدار كمی زغال (ناشی از فوم پلی اورتان) و تعدادی قطعه فلزی در بستر سیال باقی مانده بود. 

 بازیافت كامپوزیت های الیاف كربن

چندین آزمایش نیز برای تحقیق در زمینه فرایند بازیافت الیاف كربن ازمواد كامپوزیتی انجام شد. ماده مورد آزمایش، قطعه ای اپوكسی- الیاف كربن بود كه به روش پیچش الیاف ساخته شده و با آسیاب چكشی به قطعاتی كوچك تر از 10 میلی متر رد شده بود. آزمایش های بستر سیال تا دمای  5 درجه سانتی گراد انجام شدند و نتایج نشان دادند كه تا این دما، اپوكسی از الیاف جدا شد ولی اكسیداسیون زیادی در سطح رخ نداد. الیاف كربن بازیافتی با میكروسكوپ الكترونی روبشی (SEM) بررسی شدند. این الیاف در شرایط مناسب قرار داشتند.

 مشخصه سازی الیاف شیشه بازیافتی

الیاف شیشه بازیافتی به شكل تك رشته های كوتاه بودند. استحكام كششی، مدول یانگ و توزیع طول آنها مورد بررسی قرار گرفت. مدول این الیاف تغییری نداشت ولی كاهش محسوس در استحكام آنها مشاهده شد كه دلیل آن دمای بالای بستر سیال بود. استحكام الیاف بازیافتی در دمای 450 درجه سانتی گراد، نصف استحكام الیاف شیشه اولیه بود. این كاهش استحكام در مقالات نیز گزارش شده است. آزمایش های كنترل شده در كوره آزمایشگاهی ، نشان دادند كه این اثر به علت افزایش دمای فرایند است و به نظر میرسد كار مكانیكی در بستر سیال ، تاثیر محسوسی بر استحكام ندارد.

اندازه گیری توزیع طول الیاف بازیافتی بسیار دشوار بود. پس از چندین مرحل تحقیق و بررسی، روش پردازش تصویری با به كار گیری چندین نرم افزار دقیق مورد استفاده قرار گرفت. به این ترتیب میانگین طول الیاف بازیافتی 5-3 میلی متر گزارش شد.

بررسی تصویرهای میكروسكوپی الیاف نیز نشان دهنده كیفیت خوب الیاف و آلودگی سطحی بسیار كم بود. به این ترتیب فرایند بستر سیال روشی مناسب برای جداكردن الیاف از زمینه های پلیمری است.

 به كار گیری مجدد الیاف شیشه بازیافتی

الیاف شیشه بازیافت شده تك رشته های كوتاهی بودند كه سفتی آنها برابر سفتی الیاف شیشه اولیه اما استحكام آنها كم تر بود. بر پایه شكل و اندازه آنها، امكان به كار گیری این الیاف دركاربردهای مورد بررسی قرار گرفت كه استحكام الیاف درآنها به اندازه سفتی مهم نبود. دو كاربرد با جزئیاتی كه درپی خواهد آمد مورد بررسی قرار گرفتند. در هر دوی این كاربردها الیاف بازیافتی مستقیما به جای الیاف نو به كار گرفته شدند. بنابر این می توان گفت الیاف بازیافتی این توان بالقوه را دارند كه به صورت موادی ارزشمند مورد توجه قرار گیرند.

 1.  تهیه پارچه سوزنی

    پارچه سوزنی الیاف شیشه كربرد های بسیاری ، در صنعت كامپوزیت و چه در دیگر صنایع دارد. این نوع پارچه ها به روش های گوناگون تهیه می شوند و متداول ترین روش، فرایندی تر مشابه روش شبیه به صورت تك رشته هایی درون یك مایع پراكنده شده و سپس روی یك پارچه توری یا الك خوابانده می شود تا بافت مورد نظر به دست آید. از آنجائی كه در بسیاری از كاربردها استحكام پارچه ویژگی زیاد مهمی نیست، این فرایند، فرایندی ایده آل به ویژه برای به كارگیری دوباره الیاف شیشه بازیافتی است.

      پارچه های تهیه شده با نسبت های گوناگون الیاف بازیافتی، از روش های متفاوتی ارزیابی شدند. به عنوان مثال مناسب بودن بافت سطحی این پارچه ها برای فراهم كردن سطح پرداخت نهایی خوب هم در آزمایشگاه (اندازه گیری زبری سطح) و هم بصورت صنعتی (به كار گیری به عنوان پوشش یك یا چند لایی) آزمایش شد و در هر دو آزمایش ، پارچه نو عمل كرد. آزمایش های محیطی نیز به این صورت انجام شد كه پارچه به عنوان بافت پوششی یك یا چند لایه به كار گرفته شد و سپس قطعه درمعرض محیط فرساینده مناسبی قرار گرفت و مجددا مشاهده شد كه كارایی پارچه تهیه شده از الیاف بازیافتی، تفاوتی با پارچه های نو نداشت. استحكام پارچه سوزنی بازیافتی، به علت كاهش استحكام تك تك الیاف، عمدتا كم تر از پارچه سوزنی نو بود، اگر چه طول كوتاه تر الیاف نیز تاثیر گذار بود.

 2. قالب گیری تركیبات گرما سخت

    ساخت تركیبات گرم سخت به روش قالب گیری نیز فرصت مناسبی برای به كار گیری مجدد الیاف شیشه بازیافتی است. این مواد معمولا  ركاربردهای نیازمند استحكام زیاد به كارگرفته نمی شوند و فرایند تركیب سازی آنها با كمی اصلاح، می تواند برای الیاف بازیافتی تغییر داده شود. آزمایش های انجام شده روی یك تركیب قالب گیری خمیری (DMC) درآزمایشگاه نشان دادند كه جایگزینی الیاف شیشه بازیافتی به جای الیاف معمولی تا 50 درصد تاثیر قابل ملاحظه ای بر ویژگی های مكانیكی ماده-استحكام كششی، مدول و استحكام ضربه ندارد.

     به دنبال این آزمایش ها، یك قطعه آزمایشی توسط یكی از شركتهای همكار در پروژه ساخته و به كار گرفته شد. برای ساخت این قطعه با كاربرد الكتریكی، 17 كیلوگرم تركیب خمیری شكل تهیه شد كه در آن 50 در صد الیاف شیشه با الیاف بازیافتی جایگزین شده بود. فرایند تركیب سازی وعملیات قالب گیری تحت تاثیر این جایگزینی قرار نرگفت و تركیب تولید شده از نظر ظاهری تفاوتی با سایر تركیبات نداشت. ویژگی های مكانیكی و الكتریكی قطعه DMC تولید شده با الیاف بازیافتی درمحدوده قابل قبولی قرار داشت.

 تحلیل اقتصادی

به منظور ارزیابی چشم انداز احتمالی توسعه بیشتر فرایند بستر سیال و تعیین حوزه هایی كه اصلاح آنها می تواند به بیشتر عملی شد این فرایند منجر شود، یك برآورد اقتصادی ازاین فرایند انجام شد. برای انجام این تحلیل ابتدا یك كارخانه بازیافت د رمقیاس واقعی طراحی شده و تجهیزات مورد نیاز ، اندازه تجهیزات و شرایط كار آنها (دما، فشار، سرعت، جریان سیال و...) مشخص شد.

نتایج نشان دادند كه برای سر به سر شدن هزینه های این كارخانه، توان بازیافت آن باید 10000 تن در سال باشد. برای این كه كارخانه پس از 10 سال، سالانه 3 درصد سود داشته باشد، توان بازیافت آن باید 15000 تن در سال باشد.

تغییر و بهبود فرایند بستر سیال ممكن است به افزایش توان تولید و عملی تر شدن چنین طرح هایی منجر شود. تحلیل هزینه های مشابهی برای كارخانه بازیافت الیاف كربن شیشه ارزش بیشتری دارد، تاسیس چنین كارخانه ای با توان تولید چند صد تن الیاف در سال امكان پذیر خواهد بود.

طراحی داخلی (Interior Design)

طراحی داخلی (Interior Design) که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینه سازی فضاهای داخلی ساختمان ها به منظورانجام فعالیت های روزمره یعنی زندگی و کار است.

 بخش اعظم عمر ما در فضاهای داخلی بناها سپری می شود. این فضاها محیطی را ایجاد می کنند که پاسخ گوی نیازهای اساسی ما نظیر نیاز به سرپناه  بوده و بسیاری از فعالیت های ما در آن صورت می گیرد. همچنین آنچه به یک بنا روح می بخشد، فضای داخلی آن است. بنابراین  می توان گفت کیفیت فضای داخلی از یک طرف تأثیر مستقیمی بر نحوه انجام فعالیت های ما در آن دارد و از طرف دیگر نگرش، احوال و شخصیت ما را تحت تأثیر قرار می دهد. براین اساس، هدف طراحی داخلی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحت سازی زندگی در آن است. فضای معماری بدون طراحی داخلی یا اصلاً قابل استفاده نیست و یا در صورت قابل استفاده بودن، کارآیی لازم و بهینه را نخواهد داشت.

 طراحی داخلی زندگی همه آحاد جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد و تأثیرات آن در زندگی به وضوح قابل مشاهده است. از این رو موضوع طراحی داخلی به هیچ وجه محدود به اقشار مرفه و خانه­های اعیانی نیست. طراحی داخلی می تواند برای کل جامعه و طبقات کم درآمد هم مفید باشد. اگر قناعت را اصل اساسی امروز جامعه بدانیم و قصد داشته باشیم امکان زندگی راحت را در فضای 40 یا 60 متری پارتمانها فراهم کنیم، طراحی داخلی یک ضرورت گریزناپذیر خواهد بود. طراحی داخلی مي تواند به ما نشان دهد که در این فضای کوچک چطور و با چه وسایلی باید زندگی کنیم.

از آنجا که طراحی داخلی در ارتباط مستقیم با ویژگی های روحی ـ روانی  انسان قرار دارد، بایستی برای نیل به یک طرح مطلوب، ویژگی های رفتارهای  انسانی در فضاهای داخلی زیستی اعم از عمومی و خصوصی، در طراحی به دقت مورد توجه قرار گیرد. از این رو طراح به هنگام طراحی فضای داخلی با دومقوله سروکار دارد: کاربرد آن فضا، و احساس و تأثیری که می­خواهد آن فضا بر استفاده کننده داشته باشد.

طراحی داخلی طیف گوناگونی از عناصر و مؤلفه ها از قبیل فرم، نور، رنگ، بافت، کف، سقف، دیوار، عناصر کارکردی و تزیینی و مبلمان را در برمی گیرد. این عناصر ابزارهای کار طراح هستند که همگی باید بطورهماهنگ و متناسب در یک طرح مرتبط و خوشایند قرار گیرند.

طراحی داخلی که در حد واسط میان معماری و طراحی قرار می گیرد، به همان میزان که شامل جنبه­های کاربردی، ساختاری و فنی می شود، طراحی تجسمی و جنبه های بصری و زیبایی شناسانه را نیز در بر دارد. از این رو طراحی داخلی اغلب در ردیف هنرهای تجسمی به حساب آمده است و برای موفقیت در آن، بایستی تا حد نسبتاً زیادی با عناصر و اصول طراحی تجسمی و مبادی سواد بصری آشنا بود.

 طراحی داخلی مجموعه دانش " فن و هنری است که با عناصر متعلقه و مرتبطش از قبیل فرم رنگ بافت و .... سعی در بهینه سازی فضاها و دست یابی به کارائی و کار کرد مناسب  درکنار  زیبائی " معانی و معناها میباشد.طراحی داخلی با ایجاد مجموعه ای از بایدها و نبایدها  "کثرت ها و کاستی ها "و قرار دادن فرم در برابر فرم و فضا " طبیعت در برابر هندسه  ( معماری ارگانیک ) " داخل در برابر خارج  و همچنین قدرت و منطق مردانه از یک سو   و احساسات زنانه از سوی دیگر (که در اوج وجود به تفاهم رسیده اند )می کوشد ارتباط معنائی و فرمال ( fomal )را مفهوم بخشد .در واقع طراحی داخلی به وسیله این ترکیب  می خواهد به اهداف مورده نظر خود در طراحی فضا دست یابد.

در طراحی داخلی با ایجاد ضرب و آهنگ در هندسه می توان احساسات انسانی را بیدار ساخت در تمامی ابعاد نفوذ کرد و حرکتهائی غیر از حرکتهای عمودی و افقی ایجاد کرد.

ما در معماری با فرکانس های نوری که طول و عرض و ارتفاع را تعریف می کنند، سروکار داریم و موقعی که این سه به موجزترین شکل واقع شود، شما احساس زیبایی می کنید .     

مجموعه ای از اشکال هندسی، که به صورت مجرد و بی هیچ واسطه ای در فضایی دو بعدی تعین یافته اند. تناسبات، ابعاد، غلظت، تونالیته رنگ های استفاده شده و تحریکات حسی موجود در هر اثر ، بیانگر هماهنگی دقیق در اجزاء است.                      

انسان به واسطه گرافيك محيطي در کنار طراحی داخلی با محيط پيرامون خود سخن مي گويد ، و با ديگران ارتباط برقرار  مي كند.  طراحی داخلی در ايجاد  فضايي مطلوب و دلنشين براي افراد جامعه  نقش موثردارد.

محيط مناسب  يعني فضايي كه بشر در آن بتواند فارغ از  فشارهاي ناخواسته رواني  رشد كرده و شكوفا شود و اين از خواسته هاي عقلاني و منطقي  هر جامعه است. گرافيك " محيط زيبايي بصري و نظم  و هماهنگي مطلوب  فضا است.

مقصود از  تمام طرح هاي گرافيكي براي  محيط  داخلي و خارجي  ايجاد  فضايي براي زندگي  پر نشاط و سالم و قانع  كننده است.

مشخص كردن يك مكان از مكاني ديگر ، زيبا سازي  ، نظم و انسجام  بخشيدن به فضاي و گسترش حيطه فعاليت طراحی داخلی، از  اهداف گرافيك محيطي  به شمار مي رود

 

سوال و جوابهایی در مورد آیین نامه ها و کارهای عمومی ساختمان

این سوالات شاید برای خیلی از مهندسین و دانشجویان پیش آمده باشد و مرجع مطمئن و سریعی برای پاسخ آنها نیافته باشند امیدوارم جواب سوال شما در این پست موجود باشد ، در غیر اینصورت منتظر پستهای بعدی باشید تا سوال و جوابهای بیشتری برایتان بگذارم . سوال و جوابها متعلق به شرکتها و نهادها دولتی و غیر دولتی می باشند که به نظر من خیلی کاربردی هستند . ( نظر یادتون نره ! )

 سئوال 1 – در بند 3-2-3 حداقل نسبت ضخامت به ارتفاع ديوارهاي سازه‌اي 10/1 و براي ديوارهاي غيرسازه‌اي مهارنشده 12/1 تعيين شده است . در صورتيكه اين بند از آئين‌نامه مبناي طراحي ديوارهاي سازه‌اي و غير سازه‌اي در ساختمانهاي بنائي غيرمسلح قرار گيرد ، عملاً كاربرد ديوارهاي 22 سانتيمتري را در اين ساختمانها با مشكل مواجه مي نمايد . با توجه به اينكه بيشتر واحدهاي مناطق روستايي با استفاده از ديوارهاي باربر و بر اساس ضوابط فصل سوم آئين نامه 2800 طراحي و احداث مي‌شوند ، افزايش ضخامت ديوارهاي سازه‌اي از 22 سانتيمتر به35 سانتيمتر دو اثر مهم در اجراي اين واحدها دارد :

1 ) افزايش مصالح مصرفي                     2 ) كاهش زير بنا

آيا مي توان اين بند آئين‌نامه را براي دو مقدار 18/1 براي ديوارهاي سازه اي و 20/1 براي ديوارهاي غيرسازه‌اي مهار نشده تغيير داد ؟

جواب 1- بخش اول بند 3-2-3  در مورد ديوارهاي باربر بايد رعايت شود و براي ديوارهاي غيرباربر در صورتيكه مهاربندي شوند مي‌تواند از مقدار مندرج در بند فوق كمتر درنظرگرفته شود .

 سئوال2 – با توجه به كاربرد وسيع ضوابط فصل سوم آئين‌نامه 2800 در طراحي و اجراي ساختمانهاي يك و دو طبقه، به ويژه ساختمانهاي روستايي و به لحاظ اينكه در اينگونه ساختمانها محدوديت عرض زمين كمتر از 6  متر مانع از تأمين حداقل ديوار نسبي سازه‌اي و طراحي معماري مناسب مي‌باشد ، آيا مي‌توان از تركيب سيستمهاي طراحي شده، با كلاف و ديوار باربر سيستمهاي سازه‌اي مندرج در فصل دوم آئين‌نامه استفاده كرد ؟  

جواب 2- چنانچه ساختمان بر اساس توصيه‌هاي فصل سوم در نظر باشد بايد كليه ضوابط مندرج در فصل سوم به طور كامل رعايت گردد و اگر كلاف مورد نظر منطبق بر فصل سوم نباشد و به طور كامل تحليل و طراحي شده باشند ، كل طراحي منطبق بر فصل دوم خواهد بود .

 سئوال 3 – در مورد سازه‌ها و ساختمانهايي كه بر اساس ضوابط آئين‌نامه 2800 و وضعيت خاص سازه نياز به انجام تحليل ديناميكي طيف (   Response Spectrum ) باشد ، در صورت استفاده از طيف طرح ويژه ساختگاه ( با رعايت شرايط و محدوديتهاي آئين نامه براي طيف مزبور ) لازم است كه مقدار برش پايه حاصل از اين تحليل با برش پايه منتجه از روش معادل استاتيكي مقايسه گردد . در اين حالت به دليل استفاده از نتايج مطالعات خاص ساختگاه آيا مقدار شتاب طرح ( معادل سطح زلزله طرح ) كه در روش طيفي استفاده شده است  (مقدارA   در رابطه Sa =  ABI/R  ) بايستي همان مقداري اختيار گردد كه در تعيين برش پايه روش معادل استاتيكي استفاده مي‌گردد . ( مقدار A  در رابطه C = ABI/R ) ؟

جواب 3- ضرورت مقايسه برش پايه حاصل از تحليل طيفي با استفاده از طيف طرح ساختگاه و برش پايه حاصل از رابطه 2-1 بخش 2-4-1 آئين‌نامه قطعي است. در كاربرد رابطه 2-1 ، بايد از اعداد شتاب مبناي طرح مطابق جدول بند 2-4-2 ، و نقشه پيوست 1 آئين نامه استفاده شود .

 سئوال 4 – با توجه به كاربرد وسيع سيستم كلاف بتني در طراحي و اجراي ساختمانهاي يك و دو طبقه به ويژه ساختمانهاي روستايي در فصل سوم آئين‌نامه طراحي ساختمانها در مقابل زلزله ( آئين‌نامه 2800 ) در خصوص عيار سيمان بتن مصرفي و حداقل مقاومت فشاري 28 روزه ( fc  ) مورد نياز بتن چه الگويي ملاك عمل مي باشد :

جواب 4- در شرايط كنوني توصيه مي شود حداقل مقاومت فشاري از مقدار ذكر شده در بند   20-2-3-1   ويرايش دوم آئين نامه بتن ايران ( آبا ) كمتر در نظر گرفته نشود .

 سئوال 5- با نظر به اينكه در كنترل تغيير مكان نسبي و تغيير مكان كلي به ضرائب بار اشاره نشده است . ضرايب بار مورد نظر آئين نامه براي كنترل اين موضوع چه ضرايبي مي باشد ؟

جواب 5- براي كنترل تغيير مكانهاي سازه ضرايب بار مساوي واحد هستند .

 سئوال 6 – پيوست شماره 2 آئين‌نامه محدوديتهاي زيادي براي طراحي سازه‌هاي فولادي معمولي ايجاد نموده (خصوصاً بند5-1) لذا استفاده از اسكلتهاي فولادي را عملاً محدود نموده است و المانهاي ستون و بادبند فشاري بسيار سنگين طراحي مي شوند . با توجه به كاهش ضريب رفتارR    براي اين نوع ساختمانها نسبت به ويرايش اول پيشنهاد مي‌گردد ضرايب اين پيوست تعديل گردد.

جواب 6- محدوديتهاي ذكر شده در پيوست 2 آئين نامه بر اساس بررسي عملكرد سازه هاي فولادي در زلزله هاي مخرب اخير تعيين گرديده است . در اين راستا ارسال تجربيات مشاور ( طراحي ها و مثالهاي عددي حل شده ) براي كميته دائمي بازنگري استاندارد 2800 مزيد امتنان است .

 سئوال 7 – پيشنهاد مي گردد الگوريتمهايي جهت تعيين نيروهاي زلزله بر حسب انواع ساختمانها درچهارچوب ضوابط استاندارد 2800 تهيه و به پيوست آئين نامه دراختيار كاربران قرارگيرد.

جواب 7- با توجه به تنوع انواع فرمهاي سيستمهاي سازه‌اي تهيه راهنما به جاي الگوريتمهاي تعيين نيروهاي زلزله ارجحيت دارد كه در اين راستا تدوين راهنماي استاندارد 2800 دردست اقدام است .

 سئوال 8 –  سيستم سازه‌اي با مشخصات زير مورد نظر مي‌باشد:

تعداد طبقات: 4 طبقه

سيستم سازه‌ سقف: دالهاي دو طرفه به ضخامت 14 سانتيمتر

سيستم مقاوم در برابر زلزله: ديوارهاي بتن مسلحدر دوجهت متعامد

سيستم فونداسيون: فونداسيونهاي نواري در زير ديوارهاي بتن مسلح

که از نقطه نظر طبقه‌بندي سيستم‌هاي مختلف سازه‌اي به سيستم فوق اصطلاحاً ((panel structure اطلاق مي‌گردد.

توضيح‌اينکه در اين پروژه آرايش و انبوهي ديوارهاي باربر بتن مسلح در دو جهت متعامد به‌گونه‌اي است که اولاً حداقل آرماتورهاي آيين‌نامه‌اي در اکثر ديوارها جوابگوي طرح مي‌باشد ثانياً تنشهاي قائم فشاري ناشي از ترکيب بارهاي ثقلي و زلزله در تارهاي انتهايي ديوارها ناچيز (کمتر از 0.2 f'c ) مي‌باشد به‌گونه‌اي که در هيچ مورد نيازي به استفاده از المانهاي مرزي  (Boundary element)يا ستون در دو انتهاي ديوار نمي‌باشد.علي‌الاصول در اعضاي فشاري از جمله ديوارهاي باربر بتن مسلح پايين بودن درصد آرماتورهاي قائم فشاري تا حدودي باعث افزايش ‌پذيري (ductility) مي‌گردد و در واقع اين امر منجر به افزايش ضريب رفتار سازه (R) مي‌گردد کمااينکه در آيين‌نامه (UBC) اين ضريب را که در واقع يک مشخصه رفتاري و مستقل از ساير پارامترهاي تشکيل‌دهنده ضريب زلزله (ضريب برش پايه) زلزله مي‌باشد معادل R=6 در نظر مي‌گيرد.

با توجه به موارد ذکر شده و با توجه به اينکه از طرف ديگر در اين سيستم تعدد و انبوهي ديوارها در دو جهت متعامد باعث افزايش نامعيني (Redundancy )  سيستم و در نتيجه شكل پذيري ميگردد آيا مي توان در اين نوع سيستم سازه‌اي به جاي    R = 5 كه در آئين‌نامه زلزله ايران براي ديوارهاي بتن مسلح معمولي در نظر گرفته شده ، ضريب رفتار معادل R=6  را در محاسبات مربوط به بارگذاري منظور كرد ؟

جواب 8- سيستم سازه اي مورد نظر، در ويرايش دوم آئين نامه 2800 به عنوان سيستم ديوار باربر با ديوارهاي برشي بتن آرمه معمولي شناخته شده و داراي ضريب رفتار R=5  مي باشد . توضيحات اين سوال در مورد تعدد ديوارها و پايين بودن تنشها و …. علي الاصول نمي تواند تغييري در ضريب رفتار ايجاد كند و همان R=5   بايد براي سيستم به كار رود عليهذا ديدگاههاي ياد شده در تدوين ويرايش بعدي مورد بررسي قرار خواهد گرفت .

 سئوال 9 – در خصوص بند 3-9-1-1 ( موضوع كلاف بندي قائم ) كداميك از دو مورد زير صحيح مي باشد .

الف –  عبارت مندرج در ذيل جدول 7 از بند 3-9-1-1 آئين نامه 2800 ايران اشاره دارد بر اينكه  ( در اين حالت كلافهاي قائم بايد در داخل ديوارها و گوشه‌هاي اصلي ساختمان و ترجيحاً در نقاط تقاطع ديوارها طوري تعبيه گردند كه فاصله محور تا محور آنها از 5 متر تجاوز نكند ) بدون نياز به هيچگونه تفسيري ، تأكيد دارد كه فاصله كلافهاي قائم از 5 متر بيشتر نشود .

ب – و يا به عبارت مذكور بدين‌گونه بيان گردد كه ( … ترجيحاً در نقاط تقاطع ديوارها طوري تعبيه گردند كه فاصله محور تا محور آنها از 5 متر تجاوز نكند ) و اگر فاصله از مقدار 5 متر تجاوز نمود (براي مثال 5/5 متر شد) مشکلي به وجود نمي‌آورد؟

جواب 9-درخصوص بند 3-9-2-1 استاندارد 2800 قيد « ترجيحاً » در اين بند به « نقاط تقاطع ديوارها » مربوط است و به فاصله 5 متر اشاره ندارد .بنابراين حداكثر فاصله مجاز كلافها همان 5 متر است و نمي‌توان از آن تجاوز نمود

 سئوال 10 – با توجه به بند 5-1 آئين‌نامه 2800 ( گروه بندي ساختمانها بر حسب اهميت ) اماكن ناجا شامل :

1-ستادهاي فرماندهي انتظامي استان ، شهرستان  2- حوزه ها 3- كلانتريها ، پاسگاهها 4- ادارات و مراكز راهنمايي و رانندگي 5- ادارات گذرنامه ، اماكن ، اطلاعات 6- ادارات نظام وظيفه 7- ادارات آگاهي ، انگشت‌نگاري و تشخيص هويت 8- مراكز پشتيباني و يگانهاي ويژه و مراكز درماني و مخابراتي 9- مراكز پليس ديپلمات و پليس بين الملل 10- پليس‌راهها جزو كدام گروه قرار دارند ؟

جواب 10- ساختمانهاي 1- ستاد فرماندهي انتظامي 2- حوزه ها 3- كلانتريها و پاسگاهها 4- ادارات و مراكز راهنمايي و رانندگي 5- ادارات آگاهي 6- مراكز پشتيباني و يگانهاي ويژه و مراكز درماني و مخابراتي 7- پليس راهها جزو ساختمانهاي ضروري محسوب مي شوند .

 سئوال 11 – با توجه به اينکه در  بند 2-9 از فصل دوم ويرايش دوم آئين‌نامه 2800 ، تركيبات ارائه شده جهت افزايش بار طراحي ستونها ، شامل بارهاي عادي و غيرعادي مي‌باشد، آيا اعمال افزايش تنش به ميزان 33%  مطابق مبحث دهم مقررات ملي ساختمان ، جايز مي باشد ؟

جواب 11-بر طبق بند 2-9 آئين‌نامه ، اعضاي سازه‌اي موضوع اين بند بايد مقاومتي حداقل برابر با بارهاي بدست آمده از تركيبات ارائه شده ، داشته باشند ، همانطور كه در همين بند اشاره شده است منظور از مقاومت ، مقاومت نهائي مي باشد كه 7/1 برابر مقاومت مجاز اعضاء مي باشد لذا با توجه به افزايش 70% در مقاومت هايي كه بر اساس تنش مجاز عادي محاسبه شده اند ، اضافه تنش‌هاي مجاز ديگري به ميزان 33% جايز نمي‌باشد .

 سئوال 12- با توجه به مفاد بند 3-6-1 فصل سوم استاندارد 2800 مبني بر لزوم تأمين ديوار نسبي هر طبقه بر مبناي" مساحت زير بناي طبقه" منظور از « مساحت زير بناي طبقه » در يك ساختمان يك طبقه كداميك از موارد زير مي باشد ؟

الف – مساحت سقف با احتساب كنسولهاي اطراف

ب – مساحت زير بناي طبقه محدود به مرزهاي خارجي ديوارهاي اطراف .

جواب 12-گرچه بند 3-6-1 استاندارد 2800 در خصوص « مساحت زير بناي طبقه » صراحت ندارد، ليكن توصيه مي شود در اجراي مفاد اين بند براي ساختمان يك طبقه ، مساحت زير بنا ، برابر مساحت سقف با احتساب كنسولهاي اطراف درنظر گرفته شود .

 سئوال 13- مقدار ضريب رفتار R در ديوارهاي با مصالح بنائي غيرمسلح موضوع فصل سوم آئين‌نامه چقدر است ؟

جواب 13- طراحي ساختمانهاي با مصالح بنايي غيرمسلح ، موضوع فصل سوم آئين‌نامه ، بر مبناي رعايت ضوابط مندرج در اين فصل بوده و محاسبه نيروهاي ناشي از زلزله مطابق ضوابط فصل دوم ضروري نمي باشد .لذا ضريب رفتار R   براي اين نوع ساختمانها در آئين‌نامه ارائه نشده است .

 سئوال 14- آيا در يك پلان و در دو جهت مي‌توان از يك سيستم دوگانه مانند موارد زير استفاده كرد؟

الف)ديوارهاي باربر غيرمسلح در يك جهت و قاب خمشي در جهت ديگر

ب) ديوار باربر غير مسلح در يك جهت و بادبند هم‌محور در جهت ديگر

ج)  قاب خمشي در يك جهت و بادبند هم‌محور در جهت ديگر

جواب 14- الف - در صورتيكه ساختماني مشمول ضوابط فصل سوم آئين‌نامه نباشد ،استفاده از سيستم ديوارهاي باربر غيرمسلح در هيچ حالتي مجاز نبوده و استفاده از سيستم‌هاي سازه‌اي موجود در جدول شماره (3)  آئين‌نامه الزامي است .

ب - به پاسخ بند الف رجوع شود .

ج - بر طبق بند2-4-8-ب-2 آئين‌نامه 2800 براي ساختمانهاي 15 طبقه و كمتر يا كوتاه‌تر از 50 متر ، استفاده از قاب خمشي در يك جهت و قاب ساده داراي مهاربندهاي هم‌محور در جهت ديگر بلامانع است .

 سئوال 15- آيا در يك پلان و در يك جهت مي توان از يك سيستم دوگانه مانند الف و ب و ج سئوال   (14 ) استفاده كرد ؟

جواب 15- در هر جهت ساختمان ، استفاده از سيستم‌هاي دوگانه مطابق رديف ( ت ) جدول شماره 3 آئين‌نامه بلامانع است. سيستم‌هاي دوگانه ديگر از جمله موارد الف و ب نامه آن سازمان، در آئين‌نامه به رسميت شناخته نشده است

 سئوال 16- با توجه به نوع تفكيك اراضي و محدوديتهاي معماري و ….. جهت تأمين مقاومت جانبي در عرض ساختمانهاي مشمول فصل سوم آئين نامه چه راهكارهايي پيشنهاد مي نمائيد؟

جواب 16- در ساختمانهاي مشمول فصل سوم آئين‌نامه، رعايت ضوابط اين فصل از قبيل حداقل ديوار نسبي و يا كلاف‌بندي قائم موجب تأمين مقاومت جانبي در عرض ساختمان مي‌گردد. در صورتيكه محدوديت‌هاي معماري امكان رعايت اين ضوابط را فراهم نياورد، لازم است ساختمان با رعايت ضوابط فصل دوم و با استفاده از سيستم‌هاي سازه‌اي به رسميت شناخته شده، نظير قاب خمشي طراحي گردد.

 سئوال 17 –بند 2-4-13 آئين‌نامه 2800 تغييرمكان نسبي طبقات در اثر زلزله را به ميزان 0.03/R برابر ارتفاع طبقه محدود مي‌شود. اين تغييرمكان در سازه‌هاي بتني مربوط به مقاطع ترك‌خورده مي‌باشد يا مقاطع ترك‌نخورده ؟

توضيح اينكه آئين‌نامه بتن ايران ( آبا ) در بند 10-3-4-2 آناليز بر اساس مقاطع ترك‌نخورده را نيز مجاز مي‌داند .

جواب 17- برای کنترل ضوابط بند 2-4-13 آئين‌نامه 2800 در خصوص تغيير مکان نسبی طبقات در سازه‌های بتن آرمه استفاده از مشخصات مقاطع ترک نخورده جايز می‌باشد. (براساس آئين‌نامه‌های فعلی ايران)

 سئوال 18 – در آناليز سازه‌هاي بتني در صورتيكه گزينه  ∆ P -  نيز فعال شود و سازه بصورت ترك‌خورده آناليز شود آيا لازم‌است تغييرمكانها نيز با ضريب 0.4R   تشديد شوند يا خير؟

جواب 18- بر طبق مفاد بند 2-4-14 آئين‌نامه در مواردي كه تغييرمكان نسبي طبقات بيش از 0/02R   باشد اثرات  P -∆  بايد به روش مناسب در تحليل و طراحي سازه ها لحاظ شود . در اين حالت براي تخمين تغيير مكانهاي جانبي طبقات استفاده از ضريب 0/4R   براي تشديد مقاديرحاصل از تحليل‌ها ضروري است .

 سئوال 19 – در آناليز سازه‌هاي بتني در صورتيكه گزينه P - ∆ نيز فعال شود و سازه به صورت ترك‌خورده آناليز شود و تغييرمكانها با ضريب 0.4.R  تشديد شوند .آيا ضرايب ترك خوردگي مربوط به حالت سرويس (0.5  براي تير و 1 براي ستون ) بايستي در ضريب 0.4.R  تشديد شوند يا از ضريب ترك‌خوردگي مربوط به حالت نهايي ( 0.35 براي تير و 0.7 براي ستون ) استفاده شود ؟

جواب 19- با توجه به مفاد آئين‌نامه هاي موجود، استفاده ازضرايب ترك‌خوردگي مربوط به حالت نهايي توصيه مي شود .

 سئوال 20 – در آئين‌نامه  2800  مقرر مي‌دارد كه در سازه‌هاي بتني مركب از قاب و ديوار برشي هر كدام از اين دو به تنهايي توان تحمل 25 % نيروي زلزله را داشته باشند، آيا منظور از تحمل  25% بار زلزله آناليز دو سازه مستقل ( ديوار مستقل و قاب بدون ديوار ) مي باشد يا فرض ديگري مدنظر بوده است ؟

جواب 20- بر طبق مفاد 1-7-4 آئين‌نامه چنانچه در‌نظر باشد يك سيستم سازه‌اي ، به عنوان يك سيستم دوگانه يا تركيبي تلقي شود ، لازم است هر يك از دو مجموعه قابهاي خمشي و ديوارهاي برشي بتوانند حداقل %25 برش پايه ساختمان را مستقلاً تحمل نمايند . شرط مذكور را مي توان با تحليل دو سيستم به صورت مستقل و اعمال نيروهاي مربوطه كنترل نمود .

moein-omran.blogfa.com

شكل مناسب براي دودكش و چگونگي و محل نصب آن

شكل مناسب براي مقطع دودكش، دايره است. بايد سعي شود كه دودكشها در ديوارهاي داخلي قرار گيرند. قراردادن دودكش در ديوارهاي خارجي، بخصوص در مناطق سردسير، كارايي دودكش را با اشكال مواجه مي‌سازد. چنانچه قطر دودكش زياد باشد و باعث بريدگي ديوار ساختمان گردد، مي‌توان با تأييد دستگاه نظارت از دودكش با مقطع مربع و يا مربع مستطيل استفاده نمود، دودكشهاي مربع مستطيل معمولاً از جنس آزبست ـ سيمان ساخته مي‌شوند و نسبت عرض به طول آنها 2 به 3 مي‌باشد.

براي هر وسيله حرارتي بايد دودكش جداگانه‌اي نصب گردد.

ارتفاع انتهاي دودكش از بلندترين نقطه ساختمان با دستور دستگاه نظارت تعيين مي‌گردد. اين ارتفاع نبايد از 1 متر كمتر باشد. اگر ارتفاع دودكش از بلندترين نقطه بام با شيرواني پايين‌تر باشد، خروج دود با اشكال مواجه مي‌شود و كار مركز حرارتي ساختمان مختل مي‌گردد.

در صورتي كه مجراي دودكش در مجاورت ساختمان ديگري قرار داشته باشد كه ارتفاع آن از ساختمان موردنظر بيشتر باشد، ارتفاع دودكش بايد از ساختمان مجاور بلندتر باشد، اين اضافه ارتفاع نيز كمتر از يك متر نخواهد بود. بدين ترتيب چنانچه ارتفاع ساختمان مجاور يك ساختمان به هر علت افزايش يابد، بايد ارتفاع دودكش ساختمان كوتاهتر، مورد بررسي و تجديد نظر قرار گيرد. دودكش نبايد در مسير خود منفذ داشته باشد. زيرا وجود منفذ در مجراي دودكش باعث كاهش قدرت آن مي‌گردد. در طراحي دودكش بايد دقت شود كه هيچگونه بار خارجي بر دودكش وارد نشود. محل دودكش بايد طوري در نظر گرفته شود كه از نعل درگاهها و همچنين از شيروانيهاي چوبي دور باشد تا توليد آتش‌سوزي ننمايد. دودكشها عموماً بايد شاقولي نصب گردند، در موارد استثنائي و در صورت اجبار با تأييد دستگاه نظارت مي‌توان دودكش را به طور مورب و تا 60 درجه نسبت به افق نصب نمود. چنانچه دودكش به زانو نياز داشته باشد، زاويه زانوها بايد بين 45 تا 60 درجه باشد.

سطح مقطع دودكش در قسمت افقي، بايد 5/1 برابر سطح مقطع آن در قسمت قائم باشد.

براي دودكشها معمولاً كلاهكي از جنس ورق گالوانيزه به شكل H نصب مي‌كنند تا ضمن تخليه دود، از ورود نزولات جوي در آن جلوگيري شود. در دودكشهاي بزرگ، در قسمت پايين دودكش دريچه بازديد قرار مي‌دهند تا در مواقع لزوم خاكستر جمع شده را خالي نمايند. در محاسبه سازه‌اي دودكشهاي مرتفع و مستقل از ساختمان، بايد مسئله فشار باد و واژگوني و زلزله مد نظر قرار گيرد. در مورد زمان تناوب اصلي نوسان دودكشها، استاندارد شماره 2800 مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران ملاك عمل خواهد بود.

http://www.mh.coo.ir/

فنلاند، سرزمین معماری چوبی

دو سوم اراضی فنلاند از جنگل پوشیده شده است. چوب در واقع سمبلاین کشور محسوب می‌شود. برخی از معماران این کشور را سرزمین معماری چوبی لقبداده‌اند.
با افزایش کاربرد چوب در معماری، چوب و الوارهای چوبی عصر رنسانس خود رابه عنوان مصالح معماری می‌گذرانند. امروزه معماران به کاربرد چوب در ساختساختمان‌های خود بسیار اهمیت می‌دهند. چراکه چوب علاوه بر برخورداری از زیبایی واصالت و انعطاف‌پذیری در مقایسه با بسیاری از مصالح هزینه کمتری در بر دارد و مجموعاین عوامل ارزش آن را بیش از پیش روشن می‌سازد.

ما از طرح‌های معماری که چوب در آنها بیشتر به کار رفته باشد، بیشتر لذت می‌بریم در واقع چوب به نوعی ارتباطما را با طبیعت برقرار می‌کند....

دو سوم اراضی فنلاند از جنگل پوشیده شده است. چوب در واقع سمبلاین کشور محسوب می‌شود. برخی از معماران این کشور را سرزمین معماری چوبی لقبداده‌اند.
با افزایش کاربرد چوب در معماری، چوب و الوارهای چوبی عصر رنسانس خود رابه عنوان مصالح معماری می‌گذرانند. امروزه معماران به کاربرد چوب در ساختساختمان‌های خود بسیار اهمیت می‌دهند. چراکه چوب علاوه بر برخورداری از زیبایی واصالت و انعطاف‌پذیری در مقایسه با بسیاری از مصالح هزینه کمتری در بر دارد و مجموعاین عوامل ارزش آن را بیش از پیش روشن می‌سازد.

ما از طرح‌های معماری کهچوب در آنها بیشتر به کار رفته باشد، بیشتر لذت می‌بریم در واقع چوب به نوعی ارتباطما را طبیعت برقرار می‌کند.

برخلاف سنگ، شیشه و آجر که به نظر می‌رسد شکل وقالب مشخصی دارند، چوب امکان تغییر شکل پیدا کردن و ایجاد تنوع را برای معمارانفراهم می‌کند. همین امر توجه معماران را به استفاده هر چه بیشتر از چوب جلب کردهاست. بسیاری از محققان معتقدند که با گذشت زمان ارزش چوب این ماده طبیعی بیشترخواهد شد. کاربرد چوب از هر نظر مقرون به صرفه بوده و ضایعات به دنبال ندارد.

در بین کشورهای دنیا فنلاند معماری چوبی را بیش از پیش مورد استفاده قرارداده است برخی از معماران این کشور را به سرزمین معماری چوبی لقب داده‌اند.

در دپارتمان معماری tkk این کشور برنامه یکساله‌ای در مورد چوب و معماریچوبی تنظیم شده است که در آن ویژگی‌های زیست‌شناختی، فنی و معماری چوب مورد بررسیقرار می‌گیرد. چرخه کامل چوب از زمان حیاتش در قالب یک درخت در جنگل تا زمانی که بهصورت الوار در ساخت خانه‌ها و یا تزیینات داخلی مورد استفاده قرار می‌گیرد، دنبالمی‌شود.

از چوب به عنوان یکی از مصالح ساختمان‌سازی در ساخت ساختمان‌هایمسکونی و اداری استفاده می‌شود. معماران چوب را در قالب سبک‌های سنتی یا به صورتورقه‌ورقه شده یا نوع‌های متفاوت دیگر به کار می‌بندند.

موزه « فینیش » در فنلاند چندی پیش نمایشگاهی با عنوان از چوبتا معماری برگزار کرد که در آن ساختمان‌هایی که عمده مصالح آن از چوب تشکیل شدهبودند به نمایش درآمدند.

دو سوم اراضی فنلاند از جنگل پوشیده شده است. چوبدر واقع سمبل این کشور محسوب می‌شود شاید به همین دلیل است که معماران این کشور قصددارند تا با بهره‌گیری هر چه بیشتر از این ماده طبیعی بین مصنوعات خود و محیطپیرامون ارتباط نزدیک برقرار کنند.

در کشور فنلاند استفاده از چوب به عنوان ماده اصلی در ساختمان‌سازیبیشتر از مواد دیگر نظیر سنگ مقرون به صرفه است، چرا که چوب ماده‌ای احیاپذیر استکه شرایط جغرافیایی این سرزمین دسترسی مصرف‌کنندگان این ماده را تأمین می‌کند.

البته آجر و سنگ نیز در ساخت بناها در این کشور مورد استفاده قرارمی‌گرفتند ولی شاید در دسترس بودن چوب و ارزان بودن و تبدیل‌پذیری آن به اشکالمختلف، کاربرد آن را بیش از پیش افزایش داده است. البته در کشور فنلاند در طول 40سال گذشته مصرف چوب کاهش یافته است ولی معماران این کشور سعی دارند تا با بهکارگیری سبک نوینی از چوب توجه همگان را به ارزش جاودانه این ماده طبیعی جلب کنند.

منبع : مرکز عمران ایران ( به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی ومعماری)

بتون و سیمان ضد آب همراه با ترجمه

Whether new or old, concrete and masonry walls and structures, particularly basements, should be treated with a water-resistant coating to prevent the entry of water and moisture that will lead to deterioration and damage.
The QUIKRETE® line of water-resistant products includes QUIKRETE® Masonry Coating, Heavy-Duty Masonry Coating, and QUIK-COAT™ Waterproofing Paint for Masonry. All three of these products are formulated for use on all interior and exterior walls, either above or below grade. These products are not for use on floors.
QUIKRETE® Masonry Coating and Heavy-Duty Masonry Coating are portland cement-based products that are mixed with water to a brushable consistency and applied. QUIKRETE® Heavy-Duty Masonry Coating is reinforced with minerals to provide the most durable water-resistant coating possible. QUIKRETE® QUIK-COAT™ Waterproofing Paint for Masonry is ready to apply from the can with a brush, roller or spray equipment.

Basement Walls
* QUIKRETE® Heavy-Duty Masonry Coating, QUIKRETE® Masonry Coating or QUIKRETE® QUIK-COAT™ Waterproofing Paint for Masonry
* QUIKRETE® Concrete and Asphalt Cleaner
* QUIKRETE® Hydraulic Water-Stop Cement (as needed)
* Large mixng vessel
* Heavy-duty masonry brush
* Wooden stirring paddle
* Wire brush
* Scraper Hose with spray nozzle
* Paint roller or spray equipment (optional)
* Household bleach or muriatic acid (as needed)
Damp basement walls can be caused by either condensation on the inside or water penetration through the wall from the outside. To see if condensation is the problem, tape a 1'-square piece of aluminum foil to the wall with all four sides of the foil airtight. Keep the foil on the wall for 2 days, then remove and examine it. If the outside of the foil is moist, the problem is condensation. This can be corrected by installing a dehumidifier or by increasing the ventilation in the basement. If, on the other hand, the foil that was facing the wall is wet, the problem is water penetration.
www.mahdihashemi.blogfa.com.
Locating and Repairing Leaks

1. Inspect the walls to locate the source of the leak. Sources might include downspout gutters and soffits that are directing water against the wall from the outside. Shut off or redirect the water flow away from the wall, if possible.

2. Large cracks and leaks in the wall must be repaired before the coating or paint is applied. Use QUIKRETE® Hydraulic Water-Stop Cement to make the repairs.

QUIKRETE® Masonry Coatings
Proper surface preparation is very important before applying QUIKRETE® Heavy-Duty or standard Masonry Coatings.

1. If the surface is new, scrub it with a wire brush and rinse it with water. If the surface is especially smooth (poured concrete, for example), etch the surface with a 20% to
25% solution of muriatic acid, then rinse, or add QUIKRETE® Concrete Acrylic Fortifier to the mix as outline in Step 4.

2. If the masonry surface is old or if it has been covered with paint or some other coating, ut must be cleaned thoroughly before applying the QUIKRETE® Masonry Coating. Remove all loose mortar, dirt, and paint with a wire brush or scraper. At least 75% of the original masonry surface should be exposed. Scrub dirty walls with a wire brush and QUIKRETE® Concrete & Asphalt Cleaner and rinse thoroughly.

3. Mix QUIKRETE® Heavy-Duty Masonry Coating in a clean, large container, using clean, cold water. Add approximately 1-1/2" gallons of water for every 40-pound bag of QUIKRETE® Heavy-Duty Masonry Coating, or 1 to 1-1/2" gallons of water for every 20-pound pail of QUIKRETE® Masonry Coating.

4. When applying over smooth, nonporous surfaces, QUIKRETE® Concrete Acrylic Fortifier should be used as part of teh mix liquid. Substitute 2 quarts of fortifier for 2 quarts of water in both Heavy-Duty and standard Masonry Coating mixes.

5. The mix will thin out slowly, so do not be tempted to add more water to the mix. Mix only enough material that can be applied in 2 hours.

6. Allow the mix to set for 20 minutes before application. Stir thoroughly just before beginning work and frequently as work proceeds.

7. Dampen the surface of porous walls before application. Wetting of smooth nonporous surfaces is not recommended.

8. Use a course fiber brush about 6" in width to apply the coating t the wall. Scrub on the paint with a firm circular motion.

9. During hot, dry weather, fog spray the coating several times to prevent rapid setting.

10. Two coats of QUIKRETE® Masonry Coating are recommended. The second coat should be applied 12 to 48 hours after the first. Fog spray the first coat before applying the second coat. DO NOT fog spray or wet down the final coat after application.

*****For Best Results*****

* Add mix to the water; don't add water to the mix.
* To maintain color uniformity, use the same amount of QUIKRETE® Concrete Acrylic Fortifier in each batch of QUIKRETE® Masonry Coating.
* Do not use too much mix water, or the material will thin out too much.

 برای دیدن ترجمه مقاله بروی ادامه مطلب کلیک نمائید . . .

ادامه نوشته

استفاده از خرده شیشه در بتن

خلاصه مقدار زیادی از شیشه های مصرف شده دوباره بازیافت می شوند و قسمتی نیز برای مصارف گوناگون از جمله سنگدانه های بتن به کار می روند .مقدار زیادی از این مواد شرط لازم برای بازیافت را فراهم نمی کنند و این مواد برای دفن فرستاده می شوند. فضای مورد استفاده برای دفن قابل توجه است و این فضا می تواند برای مصارف دیگری به کار برده شود. شیشه یک قلیایی غیر پایدار است که در محیط بتن میتواند باعث بوجود آمدن مشکلات ناشی از واکنش قلیایی – سیلیسی (ASR) شود. این ویژگی به عنوان یک مزیت در خرد کردن پودر شیشه و استفاده از آن به عنوان یک ماده پوزولانی در بتن استفاده شده است.

رفتار دانه های بزرگ شیشه را در واکنش قلیایی در آزمایشگاه نمی توان با رفتار واقعی پودر شیشه در طبیعت برابر دانست. تجربه مزایای واکنش پوزولانی شیشه را در بتن مشخص کرده است. می توان در بعضی از مخلوطهای بتن تا %30 وزن سیمان پودر شیشه اضافه کرد و به مقاومت مناسبی دست یافت. همچنین خزش خشک شدن بتن با پودر شیشه نیز در حد قابل قبول و مجاز است. 1 مقدمه شیشه در انواع مختلفی تولید می شود( بسته بندی ، شیشه صاف ، حباب لامپها ، لامپ تلویزیونها و ...). اما همه این وسایل عمر مشخصی دارند و نیاز به استفاده دوباره و بازیافت آنها به منظور جلوگیری از مشکلات زیست محیطی که ناشی از ذوب آنها و یا دفن ایجاد می شود احساس می شود. 1-1 بازیافت شیشه شیشه های مصرف شده بصورت تجاری به محلهای مخصوص طراخی شده برای بازیافت یا دفن و یا جمع آوری کربنات و سپس حمل آنها به محلهای دپو می روند. بزرگترین هدف قوانین زیست محیطی تا خد امکان کم کردن ضایعات شیشه و بردن آنها به محلهای دفن و تجزیه شیمیایی آنها به طور اقتصادی است. شیشه یک ماده منحصر به فرد است که می تواند بارها وبارها بدون تغییر در خواصش بازیافت شود. به عبارت دیگر یک بطری می تواند ذوب شده و دوباره به بطری تبدیل شود بدون اینکه تغییر زیادی در خواصش ایجاد شود.

بیشتر شیشه های تولیدی بصورت بطری هستند و مقدرا زیادی از شیشه های جمع آوری شده دوباره برای تولید بطری به کار می روند. اثر این پروسه به شیوه جمع آوری و مرتب کردن شیشه ها با رنگهای مختلف وابسته است. اگر رنگهای مختلف شیشه قابل جدا کردن باشند می توان از آنها جهت تولید شیشه با رنگهای مشابه استفاده کرد. ولی وقتی که شیشه با رنگهای متفاوت با هم مخلوط شدند، برای تولید بطری نامناسب می شوند و باید آنها را در مصارف دیگری به کار برد و یا دفن کرد. آقای ریندل (Rindl) به چند مورد از استفاده های غیر بطری شیشه اشاره می کند که شامل : سنگدانه روسازی راه ،پوشش آسفالت ، سنگدانه بتن ، مصارف ساختمانی ( کاشی شیشه ای ، پانلهای دیوار و ...) ، فایبر گلاس ،شیشه های هنری ،کودهای شیمیایی ،محوطه سازی ،سیمان هیدرولیکی و بسیاری دیگر. استفاده از بتن در سنگدانه های بتن در این مقاله مورد بررسیقرار می گیرد. نگرانی بزرگی که در استفاده از شیشه در بتن وجود دارد واکنش شیمیایی مابین ذرات سیلیس اشباع شیشه و قلیاییهای مخلوط بتن است که به واکنش سیلیسیقلیایی(Alkali Silica Reaction ASR) معروف است. این واکنش می تواند برای پایداری بتن بسیار خطرناک باشد. به همین منظور باید پیشگیری مناسبی در جهت کمتر کردن اثر این واکنش انجام شود. پیشگیری مناسب می تواند با استفاده از یک ماده پوزولانی مناسب مانند :خاکستر هوایی ،سرباره کوره آهن گدازی و یا میکرو سیلیس (Silica Fume SF) با نسبت مناسب در مخلوط بتن انجام گیرد. حساسیت شیشه به مواد قلیایی این حدس را بوجود می آورد که شیشه درشت و فیبر شیشه می تواند اثر واکنش ASR را کم و یا محو کند. اگرچه این تصور نیز وجود دارد که پودر شیشه می تواند خواص پوزولانی (مانند مواد ذکر شده در بالا) از خود نشان دهد و از اثرات و انجام واکنش ASR توسط دانه های شیشه جلوگیری کند. ریندل نتایج کارهای انجام شده توسط افراد و ارگانهای مختلف را بیان کرد.

برای مثال او به نقل از شرکت Boral می گوید که: پودر شیشه آهکی سیلیکاتی رد شده از الک 100# در جهت کاهش ASR است. همچنین مرکز زمین پاک واشنگتن بیان می کند که دانه های ریز (پودر) می توانند بتن را بوسیله آزمایش ASR تضعیف کنند. همچنین کارهای انجام شده توسط آقای Samtur بر روی این موضوع بیان می کند که پودر شیشه رد شده از الک 200# می تواند مانند یک ماده پوزولانی و در جهت کاهش اثر واکنش سنگدانه ها (ASR) عمل کند. همچنین آقای Pattengil نیز به همین نتایج دست یافت. اخیرا مرکز تحقیقات انرژی ایالت نیویورک حمایتهای مالی تحقیق بر روی کاربرد شیشه بازیافتی برای بلوکهای بنایی بتنی را انجام داده و نشان داده که شیشه ضایعاتی می تواند هم به جای سنگدانه و هم به عنوان ماده افزودنی (با ایجاد شرایط مشخص) در بتن استفاده شود. آقای Bazant بیان می کند که ذرات شیشه خدود mm1.5 باعث انبساط زیادی می شوند. اگرچه ذرات کوچکتر از mm 0.25 در آزمایشگاه باعث هیچ گونه انبساطی در بتن نگردیدند. آقایان Baxterو Meyer فهمیدند که ذرات شیشه حدود mm 1.2 باعث بیشترین انبساط ملات در بین دانه های با اندازه mm 4.75 تا mm 0.15 می شوند. آنها فهمیدند که بیشترین انبساط وقتی حاصل می شود که 100% ذرات شیشه بصورت سنگدانه باشند و اگر شیشه های سبز بیش از 1% اکسید کرم داشته باشند اثر مثبتی بر واکنش ASR دارند.

آقایان Carpeneter و Cramer گزارش می دهند که پودر شیشه بر کم کردن اثر واکنش ASR در آزمایش تسریع شده ملات مانند اثر خاکستر بادی و میکروسیلیس و سرباره موثر است. این نشان می دهد که پودر شیشه می تواند انبساط ناشی از ASR را در سنگدانه های حساس و شیشه های دانه ای متوقف کند. از مطالب بالا نتیجه گیری می شود که شیشه می تواند به سه صورت در بتن استفاده شود: درشت دانه ریز دانه پودر شیشه درشت دانه و ریز دانه می توانند باعث واکنش ASR در بتن شوند. اما پودر شیشه می تواند اثر ASR آنها را کاهش دهد. در بعد تجاری بسیار به صرفه است که پودر شیشه به جای سیمان مصرف شود تا اینکه شیشه به عنوان سنگدانه در بتن مصرف شود. پودر پودر شیشه یک ماده با ارزش است که از شیشه هایی که برای بازیافت مناسب نیستند به دست می آید. در قسمتهای بعدی اطلاعاتی در مورد استفاده از شیشه در بتن در سه خالت ذکر شده ارائه می گردد. کارهای آزمایشگاهی سه مورد از کاربردهای شیشه در بتن در برنامه تحقیق ARRB مشخص شده است. اینها شامل : شیشه های درشت دانه شیشه های ریزدانه و پودر شیشه است. حدود ذرات برای هر شاخه در زیر ذکر شده است. شیشه درشت دانه mm 12-4.75 CGA شیشه ریز دانه mm4.7-0.15 FGA پودر شیشه کوچکتر از mm0.01 GLP ترکیب شیمیایی تولیدات یک تیپ شیشه مشابه هستند. همچنین در جدول زیر ترکیب شیمیایی شیشه ها با رنگهای مختلف ارائه شده است.

شیشه های درشت دانه و ریز دانه جهت جایگزینی حدود اندازه های مشابه سنگدانه های طبیعی به کار می روند. پودر شیشه به عنوان یک ماده پوزولانی مورد مطالعه قرار می گیرد(مانند کاربرد خاکستر هوایی و میکروسیلیس). مقایسه ای بین مواد مخلوط در شیشه شکسته و پودر شیشه و میکروسیلیس در جدول زیر نشان داده شده است. مواد طبیعی استفاده شده در این کار شامل ماسه طبیعی بتن ویکتوریا و سنگ شکسته طبیعی بازالتی بود. یکسری سنگدانه فعال خاکستری از NSW برای تشخیص اثر پودر شیشه بر توقف انبساط AAR (Alkali Aggregate Reaction) مصرف شد. 3- سنگدانه های درشت و ریز شیشه در بتن تاثیر خصوصیات فیزیکی سنگدانه های شیشه ای مانند اندازه آنها در مخلوط بتن مشخص است.

شیشه بنابر طبیعت اشباع از سیلیس و شکل بی ریخت ملکولی آن به حمله شیمیایی مخیط قلیایی که در بتن هیدراته شده ایجاد می شود حساس است. این حمله شیمیایی می تواند تولید تغییر شکلهای وسیعی بر ژل AAR بتن داشته باشد که توسعه پیدا می کند و اگر پیشگیریهای مناسب در فرمولاسیون طرح اختلاط لحاظ نشود باعث ترک خوردن زودرس بتن می شود. طبیعت واکنش شیشه در کاربرد آن در بتن بسیار اهمیت دارد. برای مثال بعضی از سنگدانه های طبیعی می توانند وقتی که به مقدار کمی در بتن استفاده می شوند باعث انبساط بیش از اندازه بتن شوند و بعضی دیگر به صورت 100% در بتن استفاده می شوند. واکنش سنگدانه ها بوسیله آزمایش تسریع شده استوانه ملات (AMBT) مشخص می شود (ASTM C1260). نتایج آزمایش AMBT نشان می دهد که مخلوط با شیشه بیشتر در ملات انبساط بیشتری نیز داشته است. شکل 2 این اثر را نشان می دهد. شرط برای این آزمایش این است که انبساط کمتر از 0.1% در عمر 21 روزه نشان دهنده سنگدانه غیر فعال و بیش از 0.1% در عمر 10 روزه نشان دهنده سنگدانه فعال است. انبساط کمتر از 0.1% در 10 روز ولی بیش از 0.1% در 21 روز نشان دهنده سنگدانه با واکنش آهسته است. بر اساس این شرط شکل 2 نشان می دهد که استفاده از بیش از 30% شیشه در بتن ممکن نیست اثرات زیانباری داشته باشد. (مخصوصا اگر قلیاییهای بتن کمتر از kg3 Na2O در یک متر مکعب باشد). بتنهای با قلیایی بیشتر ممکن است انبساطهای بیشتری را بوجود بیاورند. این موضوع در شکل 3 برای چهار اندازه از ذرات شامل پودر (کمتر از mm0.01) ماسه خیلی ریز (mm0.3-0.5) و دو قسمت سنگدانه بزرگتر نشان داده شده است. نتیجه نشان داده شده در شکل 3 نشان می دهد که اندازه های شیشه زیر mm0.3 اختمال کمی برای انبساط خطرناک دارند ولی اندازه های بزرگتر از mm0.6 ممکن است باعث انبساطهای قابل ملاخظه ای شوند. بنابراین اندازه انبساط وابسته به میزان شیشه موجود، اندازه ذرات و میزان قلیاییهای مخلوط است.این نتایج نشان می دهد که شیشه می تواند ژلAAR تولید کند و اگر اندازه ذرات به اندازه کافی کوچک شود می تواند به عنوان یک ماده پوزولانی عمل کند.

مشخص شده است که فعالیت سنگدانه ها و انبساط حاصله می تواند با بکار بردن میزان مناسب از مواد با خاصیت سیمانی شدن مانند میکرو سیلیس و خاکستر هوایی کنترل شود. همچنین پودر شیشه ریز می تواند بصورت مشابه عمل کند. با توجه به کاربرد سنگدانه های ریز و درشت که مورد بررسی قرار گرفتند مخلوطهای آزمایشی با توجه به میزان سنگدانه های ریز و درشت مناسب در مخلوط بتن گسترش یافته اند. آزمایشات به سمت تولید بتن با حدود Mpa32 تحمل پیش رفتند. مخلوط محتوی Kg/m3255 سیمان و Kg/m3 85 خاکستر هوایی بود. میزان شن و ماسه به ترتیب Kg/m3 1080 و Kg/m3780 مناسب به نظر می رسید.

بعد از تعدادی سعی و خطا فرمولی رضایتبخش به سمت ویژگیهای مناسب بتن تازه جهت این مخلوط پیدا شد که به صورت زیر است: این موضوع از مقاومت بتنها آشکار است که این مخلوطها به راحتی به مقاومت Mpa32 رسیده و ختی از آن عبور می کنند( در حالی که از مقدار زیادی شیشه بازیافتی استفاده شده است). برای مصارف غیر سازه ای که مقاومت کمتری مورد نیاز است از همین مخلوط بدون کاهش دهنده (روان کننده) آب می توان استفاده کرد. دو مخلوط بتن با 50% شیشه درشت دانه و با یا بدون 50% شیشه ریز دانه در جدول 4 تشریح شده است. با توجه به وجود 25% خاکستر هوایی در مخلوط ،بتن از واکنش ASR نیز محفوظ است. جمع شدگی ناشی از خشک شدن این مخلوطها خوب و زیر مرز 0.075% که توسط استاندارد استرالیا معین شده ، بود. شکل 4 منحنی جمع شدگی خشک شدن متوسط را برای نمونه های با میزان شیشه متفاوت نشان می دهد. با توجه به مطالب بالا به این نتیجه می رسیم که مقدرا حتی بیش از 50% از هر کدام از درشت دانه یا ریز دانه می توانند در مخلوط بتن سازه ای یا غیرر سازه ای مصرف شوند. اگرچه دیگر پارامترهای مهندسی این مخلوطها نیاز به تحقیق و بررسی بیشتری دارند. 4- اثرات پودر شیشه بر مقاومت ملات تقسیم اندازه ذرات پودر شیشه (GLP) بصورت زیر است: اندازه ذرات کوچکتر از 5 میکرون 5-10 میکرون 10-15 میکرون بزرگتر از 15 میکرون درصد 39 49 4.4 7.6 سطح مخصوص پودر شیشه m2/Kg 800بود که تقریبا دو برابر بیشتر سیمانهای موجود است. اثرات جایگزینی پودر شیشه با سیمین یا ماسه بر مقاومت مکعبهای ملات ( نسبت سنگدانه به سیمان 2.25 و نسبت آب به سیمان 0.47) در شکلهای 5 و 6 نشان داده شده است. در مورد جایگزینی سیمان ممکن است کاهش مقاومت 28 روزه پیش بیاید که یک اثر کوتاه مدت است و خواص پوزولانی را آشکار می کند. همچنین خاکستر هوایی نیز وقتی که با میزان مشابه سیمان جایگزین می شود اثری مشابه تولید می کند. مقاومتهای طولانی تر با میکرو سیلیس مورد مطالعه قرار گرفتند. این سری از نمونه ها تشکیل شده بود از : نمونه کنترلی که ریزدانه فعال خاکستری داشت ، نمونه با 10% میکروسیلیس ، با 20% پودر شیشه ، با 30% پودر شیشه که با سیمان مساوی جایگزین شده بودندو در یک نمونه نیز 30% پودر شیشه جایگزین سنگدانه ها شده بود. شکل 7 مقاومت این نمونه ها را در عمر 270 روزه نشان می دهد. سه نتیجه نشان می دهد که جایگزینی 10% بخار سیلیس مقاومت بیشتری از جایگزینی GLP دارد. ولی همچنین نشان می دهد نمونه ملاتی که حاوی GLP باشد برای مدت طولانی تری رشد مقاومت خواهد داشت (به خاطر واکنش پوزولانی). باید توجه شود که وقتی 30% ماسه با پودر شیشه جایگزین می شود مقاومت 90 روزه برابر مقاومت مخلوط حاوی میکروسیلیس است. برای بررسی اثر مثبت جایگزینی پودر شیشه به جای سنگدانه ها دو آزمایش اضافی بر روی مکعبهای ملات انجام شد (270 روز عمل آوری شده).

در یک سری از نمونه ها 20% از سیمان با پودر شیشه جایگزین شد و در سری بعدی به علاوه 20% سیمان 10% از سنگدانه ها نیز جایگزین شدند. شکل 8 نشان می دهد که این جایگزینی به صرفه است (احتمالا به خاطر بهبود دانه بندی و واکنش پوزولانی). همچنین باید توجه شود که مقاومت مخلوط با 20% شیشه به جای سیمان و 10% به جای سنگدانه ها به مقاومت مخلوط محتوی میکرو سیلیس رسیده و از آن تجاوز می کند. ظاهرا اثرات سود آور مقایسه شده میکرو سیلیس بر مقاومت نسبت به پودر شیشه بصورتی زیاد در این آزمایش افزایش یافته اند. زیرا مخلوط با میکروسیلیس حاوی 90% سیمان است ولی مخلوطهای با پودر شیشه حاوی 80 و 70% سیمان هستند. برای مقایسه مبتنی بر میزان سیمان مساوی ، آزمایش مقاومت ملات بر روی دو سری از نمونه ها که حاوی شیشه دانه بندی شده به جای ریزدانه (80% شیشه و 20% ماسه طبیعی) که 30% از سیمان نیز با مواد دیگر جایگزین شده بود انجام شد. در یک نمونه 30% از سیمان با پودر شیشه جایگزین شد و در دیگری با مخلوطی از 10% میکروسیلیس و 20% سنگ بازالتی غیر پوزولانی نرم و ساییده شده. در این روش میزان سیمان هردو نمونه مساوی است. شکل 9 نشان می دهد که نتایج مقاومت برای هر دونمونه تقریبا یکسان است. باید به این نکته توجه شود که مقاومتهای نشان داده شده در شکلهای 7 و 9 به علت تفاوت کلی در سنگدانه های ملات اساسا قابل مقایسه نیستند. 5- اثر پودر شیشه بر انبساط ملات همانطور که در شکلهای 2 و 3 نشان داده شده دانه های در حد ماسه شیشه می توانند باعث واکنش قلیایی سنگدانه ها بصورت خطرناکی باشند ( مخصوصا در میزان بالای شیشه در آزمایش تسریع شده ملات). بنابر این 6 سری نمونه های ملات محتوی 80% دانه های شیشه فعال ساخته شد. نمونه کنترلی که حاوی سنگدانه و سیمان معمولی بود، و در 5 نمونه دیگر سیمان با 5% و 10% میکروسیلیس و 10 و20 و 30% پودر شیشه جایگزین شده بودند.

شکلهای 10 و 11 نشان می دهند که این ترکیبات (هردو حالت GLPو میکروسیلیس) در کاهش انبساط واکنش AAR موثر هستند به شرط اینکه به اندازه مناسب مصرف شوند (10%میکروسیلیس و <20%GLP). این نتایج نشان می دهد که نقش 20 و 30% GLP در توقف واکنش AAR بیشتر از 10% میکروسیلیس است. با وجود مقدار زیاد کربنات سدیم در شیشه (حدود13%) این نکته مهم است که خود دانه های پودر شیشه باعث انبساط طولانی مدت ملات نشوند و یا باعث تحریک سنگدانه های فعال مخلوط نباشند. آزمایش طولانی مدت استوانه ملات در 38 درجه سانتیگراد و 100% اشباع با سنگدانه های فعال و غیر فعال و با میزان جایگزینی مساوی سیمان (مانند آنچه در بالا گفته شد) انجام شد. انبساط کمتر از 0.1% در یک سال نشان دهنده ترکیب بی ضرر است. شکل 12 نشان می دهد که وقتی سنگدانه ها غیر فعالند خود GLP باعث انبساط مخلوط نمی شود. اما شکل 13 نشان می دهد که وقتی سنگدانه ها فعال هستند وجود 30%GLP باعث تحریک واکنش سنگدانه های خیلی حساس هم نمی شود. همچنین وقتی که سیمان جایگزین نشود و 30% GLP به جای سنگدانه استفاده شود باعث انبساط خطرناک استوانه ملات نمی شود. اطلاعات نشان می دهد که GLP می تواند بدون ترس از اثرات زیانبار آن استفاده شود. 6 -پودر شیشه در بتن اثر پودر سیسه بر انبساط بتن مشخص شد.

یکسری سنگدانه خیلی فعال در منشور بتن (بر اساس ASTM C1293) استفاده شد.انبساط خطرناک در این آزمایش 0.03% تا 0.04% در یک سال است. شکل 14 نشان می دهد که 40% GLP که پتانسیل رها سازی قلیایی بیشتری از 30%GLP دارد می تواند تا 80% از انبساط ناشی از سنگدانه های فعال جلوگیری کند. برای سنگدانه های کمتر فعال نیز انبساط متوقف می شود. این امر نشان دهنده اثر مثبت GLP در بهبود دوام بتن است. وقتی که نسبتهای متفاوتی از GLP با سنگدانه های غیر فعال در بتن با قلیایی بالاتر (Na2O/m3 5.8) استفاده می شوند خود شیشه نیز باعث انبساط خطرناکی در مخلوط نمی شود. نتیجه آخر اینکه GLP اثر زیان آوری بر مخلوط بتن ندارد. 1-6- اثر پودر شیشه بر خزش و مقاومت بتن به تعداد نمونه های شکل 15 ولی با قلیایی کمتر برای تعیین خزش خشک شدن بتن با مقادیر مختلف GLP و میکروسیلیس استفاده شد. اطلاعات طولانی مدت نشان داده شده در شکل 16 نشان می دهد که خزش خشک شدگی مخلوطهای متفاوت زیاد نیست و به راختی استانداردهای AS3600 را برآورده می کند.(کمتر از 0.075% در 56 روز) مقاومت نمونه های ساخته شده در شکل 17 نمایش داده شده است.

به نظر می رسد که اگرچه مخلوطهای محتوی GLP مقاومت اولیه کمتری دارند (با توجه به سیمان کمتر) ولی به رشد مقاومت خود در محیط نمناک ادامه می دهند و به مقاومت نمونه کنترلی نزدیک می شوند. همچنین وقتی که GLP با ماسه جایگزین می شود مقاومت بصورت چشمگیری از نمونه کنترلی بیشتر است. رشد ممتد مقاومت به وضوح اثر مثبت واکنش پوزولانی GLP را در بتن نشان می دهد. 7-بافت میکروسکوپی ملات محتوی پودر شیشه نمونه های ملات محتوی GLP که 270 روز در محیط نمناک بودند بوسیله میکروسکوپ الکترونی اسکن شدند. این نمونه های ملات نشان دهنده خصوصیات بتنهای با عمر مشابه نیز بودند. شکل 18 نشان دهنده بافت میکروسکوپی متراکم در ملات با 30% GLP است و اثر واکنش پوزولانی شیشه را در بتن نشان می دهد. در هر دو مورد شکست سطح نمونه ملات حاکی از بافت میکروسکوپی متراکم بود. 8- نتیجه اطلاعات موجود در این مقاله نشان می دهد که پتانسیل زیادی در بازیافت شیشه و مصرف آن در حالتهای پودر ،ریزدانه و درشت دانه وجود دارد. این نتیجه نهایی می تواند حاصل شود که می توان با جایگزینی شیشه با مواد گرانقیمت تری مانند میکروسیلیس یا خاکستر هوایی و یا حتی سیمان در هزینه ها صرفه جویی کرد.

مصرف پودر شیشه در بتن می تواند از انبساط ASR در حضور سنگدانه های فعال جلوگیری کند. همچنین بهبود مقاومت پودر شیشه در ملات و بتن چشمگیر است. آزمایشات بافت میکروسکوپی نشان دهنده این است که پودر شیشه می تواند یک مخلوط متراکم تر تولید کند و خصوصیات دوام بتن را بهبود ببخشد. این نتیجه که 30% پودر شیشه می تواند به جای سیمان یا سنگدانه در بتن (بدون نگرانی از اثرات زیانبار طولانی مدت) جایگزین شود حاصل شد. بیشتر از 50% از هر دو (پودر شیشه یا سنگدانه شیشه ای) می تواند در بتن با رده مقاومت Mpa 32 باعث بهبود قابل قبول مقاومت بتن شود.

   http://moein-omran.blogfa.com/

انواع پله های ساختمانی

مقدمه

طراحي معماري به نيازمند است تا پاسخگوي يك عملكرد مناسب باشد.  پلكان وسيله معمول دستر در بين طبقات ساختمان است.پلكان روشها   و سيستمهايي را بايد طوري ساخت كه امكان  دسترسي اسان و راحت ساده و ايمني را توسط پله ها به بالا و پايين فراهم سازد. 

تعريف پله

پلكان يك راه ارتباطي است كه دو سطح مختلف را به هم ارتباط مي دهد و انسان با انرژي خود ان را طي مي كند .در واقع پله تكيه گاهي براي پا هنگام بالا رفتن است.     

 انواع پله

1- فرم پله

2-جنس پله

3-كاربري

  فرم پله:

 1- راه پله مستقیم                                                      

2- راه پله با پله های مایل                                            

3- راه پله  4/1 چرخش در بالا                                      

4- راه پله  4/1 چرخش در پایین                                    

5- راه پله  4/1 چرخش در بالا و پایین                             

6- راه پله 4/1 چرخش در بالا و پایین در جهت مخالف           

7- راه پله مستقیم با پاگرد                                             

8- راه پله مستقیم با 4/1 دور چرخش                               

9- راه پله مستقیم با نیم دور چرخش                                 

10- راه پله پاسگی همراه با چرخش                                 

11- راه پله با ستون پله باز با پاگرد

12- راه پله  سلطنتی

13- راه پله با سه پلکان مستقیم و یک پاگرد

14- راه پله با چهار پلکان  

15- راه پله  قوسی

16- راه پله سبدی با پاگرد

17- راه پله نیم دور چرخش

18- راه پله بیضی

19- راه پله حلزونی یا مارپیچی

20- راه پله هندسی

 از نظر جنس:

 1- پله های چوبی

 2- پله های فولادی

 3- پله های سنگی

 4- پله های بتنی

5- پله های پلکسی

 6- پله های چوبی-فلزی

 از نظر كاربري:

در اين بخش پله ها از نظر كاربرد در موقعيت مكاني مورد بررسي قرار مي گيرند.  اين مبحث شامل دسته بندي هايي است كه در زير به آن اشاره مي كنيم.

 1) پله هاي آموزشي

2) پله هاي اداري

3) پله هاي تجاري

4) پله هاي فرار

5) پله هاي مراكز تفريحي

6) پله هاي بيمارستان

7) پله هاي هتل

8) پله هاي شهري

9) پله هاي مسكوني

10) پله هاي بيروني

 اجزاء پله

 1- كف پله:

به سطح فوقاني پله گفته مي شود،يعني محل گذاشتن كف پا براي بالا رفتن يا پايين آمدن از پله.

2- ارتفاع پله:

فاصله عمودي كف هاي دو پله متوالي را ارتفاع پله مي گويند.ميزان تغييرات ارتفاع پله به مكان و موقعيت پله بستگي دارد.

3- پيشاني پله:

به قطعه عمودي كه ميان دو كف پله متوالي قرار مي گيرد گفته مي شود

گونه پله: 4-

سطـح بغـل پلـه را مي گوينـد.

عرض پله: 5-

به فاصله بين گونه هاي پله گفته مي شود و به مكان و تعداد استفاده كنندگان از پلكان بستگي دارد.

لب پلـه: 6-

پيش آمدگي كف پله از پيشاني ،لب پله ناميده مي شود. وجود آن موحب بزرگ تر شدن كف پلـه مي شود.

شيار كف پلـه: 7-

در كف پله شيار هايي در امتداد عرض پله ايجاد مي كنند. اين شيار ها از ليز خوردن افراد جلوگيري مي كنند.

 8- رديف يا خيز پلكـان :

به مجموعه پله هاي متوالي بين دو اختلاف سطح رديف پله گفته مي شود. در هر رديف پله حداقل سه پله متوالي وجود دارد.

خط مسير پلـه : 9-

اين خط محل شروع و ختم پله را مشخص مي كند. خط مسير پله در روي پلان و وسط عرض پله ها مشخص مي شود .

خط شـيب پلـه : 10-

اين خط ، لبه پله هاي يك رديف پله را به يكديگر وصل مي كند.

زاويه شـيب پلـه : 11-

به زاويه بين شيب پله با افق ، زاويه شيب پله گفته مي شود . زاويه شيب پله رابطه مستقيم با ارتفاع پله و رابطه معكوس با كف پله دارد.

 12- حجم پلـه :

به ضخامت سقف زير يك رديف پله گفته مي شود.

طول پلـه : 13-

به طول افقي يك رديف پله گفته مي شود يعني از لبه اولين پله تا انتها كف آخرين پله در يك شيب .

پا گـرد : 14-

ايستگاه ما بين پله ها كه براي رفع خستگي ساخته مي شود به پاگرد پله معروف است و حداقل برابر عرض يك كف پله است.

  15- نرده پلـه :

وسيله اي است كه براي جلوگيري از سقوط اشخاص ، در طرفين رديف پله ها نصب مي شود.

16- دست انداز پلـه :

اين وسيله بر روي نرده و به موازات خط شيب پله نصب مي شود .

17- چشم پلـه :

به فاصله بين دو رديف پله گفته مي شود .(يعني شكاف بين دو بازوي پلكان)

سيستم ساختاري :

در اينجا پله ها بر حسب جنسيت و پايه و اساس هايي كه براي نصب ساختار آنها استفاده مي شوند دسته بندي شده اند.

 الف) موادي كه براي ساختار پلكان استفاده مي شوند.

 ب) سيستم نصب و نگهداري پله ها

  الف) موادي كه براي ساختار پلكان استفاده مي شود

1) فولاد

2) بتن

3) سنگ

4) چوب

5) پلكسي

پله هاي فولادي:

ساختار فولادي متشكلند از شمشيري هايي كه از صفحات فولادي فشرده ساخته شده اند. اين پله ها سبكتر از انواع ديگر پله هستند و تنظيم مقاومت در برابر آتش براي اين پله ها خيلي مهم است.

پله هاي بتني:

شكل معمول پلكان بتن مسلح به صورت پلكان ½ گردش مي باشد . در اكثر ساختمان هاي دو طبقه به عنواع پلكان دسترسي يا فرار استفاده مي شود.

پله هاي سنگي:

امروزه به خاطر كمبود و قيمت بالاي سنگ طبيعي اين نوع پله ها از سنگ ريختگي يا بتن ساخته مي شوند. پله ها را مي توان با همان رويه طبيعي سنگي يا بتني باقي گذاشت اما معمولا از نوعي پوشش استفاده مي شود تا سطح ضد لغزشي به وجود آيد.

پله هاي چوبي:

پله هاي چوبي عمر مفيد كوتاهي دارند و در برابر آتش سوزي هم مقاومت كمي دارند اما با روشهاي كامل سازي مي توان تا حد مشخصي آنها را مقاوم كرد. رشته پلكانهاي چوبي در واقع پلكان سنتي خانه هاي دو يا چند طبقه اي هستند كه در آنها مسئله مقاومت در برابر آتش سوزي استفاده از پلكان بتني را ضروري نمي سازد.